LOGIN
alshirazi.org
نسیم هدایت جلد سوم
ناشر :
مطالعه
pdf دریافت ‏ 31 اردیبهشت 1402 - 1 ذوالقعدة الحرام 1444

بسم الله الرحمن الرحیم

شکر و ستایش خدایی را سزاست که یکتاست. نعمت هایش فراتر از حمد ماست. و سلام و صلوات بر بنده و پیامبرش محمد (صلی الله علیه و آله) و خاندان مطهرش باد که با چراغ هدایتند و پايداران محشر. همان‏ ها كه زمين آنى از وجودشان خالى نتواند بود. و نفرين خدا بر دشمنانشان تا روز واپسين باد.

 و اما بعد، فرموده ‏اند: «طلب المعارف من غير طريقنا مساوقٌ لإنكارنا؛ طلبيدن معارف از غير طريق ما، مساوىِ انكار ماست» و چرا چنين نباشد، حال آنكه معدن حكمت و كانِ دانايى‏ اند؛ رازداران علم خدا و مرزبانان حكمت الهى‏ اند.

 بر پايه همين روايت و انبوه روايات ديگرى كه هم ‏معناى آنند، عالمان دين از سال ‏هاى آغازين شكوفندگى اسلام عَلَم عِلم ولايى را برافراشته‏ اند و سخنان آن معصومان را نگاشته‏ اند. جلسات علمى و مباحث دينى به سفارش اهل‏ بيت‏ (علیهم السلام) گسترش يافت و دانش‏ اندوزى و معرفت ‏آموزى، تقدّس. جلسات علمى شيعيان و طالبان دانش در سراسر كشورهاى اسلامى چنان فزونى يافت كه تاريخ به نيكى و شگفتى از آنها ياد كرده است. قال الباقر و قال الصادق ‏(علیهما السلام) دفترها و سينه‏ ها را انباشته كرد و عالمان براى رسيدن به پاداش اخروى بيشتر، از همه چيز خود گذشتند و دنيا و آرايه ‏هايش را به سويى انداختند و به نشر دين و دانش پرداختند. چه بسيارند كتاب ‏هايى كه در اين عرصه نورانى تأليف و عرضه شدند، كه آنچه امروزه در دست ماست، اندكى است از بسيار؛ زيرا دشمنان دين از سال‏ هاى آغازين در پى خاموشى اين چراغ افروخته ايزدى بودند، و بسيارى از كتابخانه ‏ها را طعمه حريق ساختند، اما سرانجام آنچه حاصلشان بود، نابودى دودمانشان بود.

 حاصل تلاش‏ هاى عالمان دين، يكى آن بود كه معرفت و دانايى را بر پايه رواياتى چون: «اطلبوا العلم من المهد إلى اللحد؛ ز گهواره تا گور دانش بجوى» و: «الحكمة ضالة كل مؤمن فخذوها ولو من أفواه المنافقين؛ حكمت، گمشده هر مؤمنى است، آن را بستانيد حتى اگر از دهان منافقان» و: «اطلبوا العلم ولو بالصين؛ دانش اندوزيد حتى اگر در چين باشد» و مانند اينها، از حجره ‏ها و كتاب ‏ها در آوردند و به مردم كوچه و بازار و به همه كس، حتى زنان و كودكان، رساندند و آن را فراگير ساختند. بسيارند راويانى كه از امام باقر و امام صادق‏ (علیهما السلام) روايات معتبر و گران سنگى را روايت كردند، كه كارشان روغن‏ فروشى و گندم ‏فروشى و شتربانى و... بود. گاه راويى براى شنيدن روايتى خستگى ماه‏ ها سفر را بر خود هموار مى‏ كرد تا مستقيم و بى‏ واسطه روايت را از راوى اول بشنود. گاه عالمى سال ‏هاى طولانى غربت را تحمل مى ‏كرد تا علم دين را از عالمان طراز اول فراگيرد. مى ‏توان گفت كه تمام عالمان نامدار شيعه، در غربت و فقر و رنجْ دانش آموختند، تا در فروزندگى و تابندگى اين چراغ زوال ‏ناپذير سهيم شوند.

 كتاب پيش‏ روى شما نيز در همين باره است.