LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعيت"
 شب چهاردهم
کد 1104
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 19 مهر 1385 - 17 رمضان العظيم 1427
در شب هاي پر برکت ماه رمضان علما، فضلا، طلاب حوزه علميه، شخصيت هاي گوناگون وعموم مؤمنان به ديدار آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي در شهر مقدس قم مي روند. طي اين ديدارها گفتگوهاي پر بهايي پيرامون مباحث علمي، فقهي، فرهنگي وتاريخي صورت مي گيرد که حاوي نکات ارزشمند بسياري است ومرجع عاليقدر نيز رهنمودها وسفارش هايي ايراد مي فرمايند.

بسم الله الرحمن الرحيم


در اين جلسه آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي مسئله مصداق وطن را براي گفتگو پيشنهاد، واين سؤال را طرح کردند: «چه زماني برشخص صدق مي کند که مسافر يا کثير السفر است؟ ونيز چه زماني مي توان گفت: او داراي دو وطن مي باشد؟».

ايشان تصريح کردند: بعضي از فقها سکونت يک ساله وبرخي دوسال سکونت در شهر دوم را لازم دانند تا عنوان وطن برآن شهر صدق کند. البته برخي نيز معتقدند به صرف ورود شخص به شهر دوم، اگر قصد باقي ماندن در آن شهر را داشته باشد، از همان روز اول مي توان گفت شهر دوم وطن او شده است. ايشان همچنين مسأله خوف از ضرر را در روزه بررسي کردند وفرمودند: ما در اين جا دومطلب مجزا از هم داريم که يکي علم به ضرر است بدين معنا که شخص مي داند روزه برايش ضرر دارد ودر اين صورت بايد افطار کند، وديگري خوف از ضرر است؛ در حالت دوم [خوف از ضرر] لازم نيست که شخص به زيانبار بودن روزه براي سلامتش علم ويقين داشته باشد، بلکه صرف احتمال وجود ضرر براي روزه نگرفتن کافي است؛ زيرا شارع مقدس علم به ضرر را لازم ندانسته است. البته قرآن مجيد مي فرمايد: «فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِيضًا؛(1) واين تعبير گوياي علم به ضرر است، ولي روايات شريفه دايره بيماري را وسعت داده وخوف از ضرر را هم مشمول آن دانسته است. درست به همين خاطر است که اگر شخصي بداند روزه برايش ضرر دارد وبا اين حال روزه بگيرد وبعدها خلاف آن ثابت شود وبفهمد که روزه برايش ضرر نداشته، در اين حالت بعضي از فقها معتقد به بطلان روزه او هستند ودليلشان اين است که درحالت يادشده چنين شخصي نمي توانسته از روزه اش قصد قربت کند.

در پايان از مرجع عالي قدر درخصوص نوشتن اوراد واذکار براي جلب محبت ميان زن وشوهر ونزديک شدن بيشتر يا ابطال سحر وجز آن سؤال شد؟

ايشان فرمودند: با اين که برخي از اين امور سودي دربر ندارد، ولي اگر با فعل حرامي همراه نباشد، دليلي بر حرمت آن نداريم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بقره(2)، آيه184.