LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
تقریر درس خارج فقه حضرت آیت الله العظمی شیرازی ـ جلسه دهم
کد 11411
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 14 آبان 1399 - 17 ربيع الأول 1442
تقریر درس خارج فقه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظلّه
کتاب الحج (مبحث طواف/ احکام نماز طواف) سال تحصیلی 1442
جلسه دهم – 8 صفر الأحزان 1442 هـ


أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾
 
دو راه دستیابی به معانی الفاظ

برای به دست آمدن معانی الفاظ به یکی از دو راه اعتنا می شود:

راه اوّل: ظهور عرفی

1ـ ظهور عرفی لفظ برای معنا.

به بیان دیگر: با ظهور لفظ در معنائی، از آنجا که ظواهر حجّت است و متکلّم حکیم اگر لفظی که ظاهر در معنائی است را استعمال کرد باید همان معنا را اراده کرده باشد، و اگر معنائی غیر از معنای ظاهر آن را اراده کرده باشد باید قرینه ای بر آن نصب کند در غیر این صورت خلاف حکمت است، پس ظهور عرفی لفظ در یک معنا ما را به آن معنا رهنمون می شود.

راه دوّم: تنصیص اهل لغت

2ـ از تنصیص اهل خبره لغت بر معنائی برای یک لفظ معنای آن دانسته می شود، البته اگر اهل خبره با یکدیگر اختلاف کنند نظر ایشان تعارض کرده و تساقط می کند، و حجیت ندارد.

به کار رفتن (مِن) به معنای (عند) مَجاز است

مطلبی که در جلسات گذشته بیان شد که ﴿مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ﴾ در آیه شریفه: ﴿وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّی؛ و [فرمان دادیم:‌] از مقام ابراهیم جایگاهی برای نماز انتخاب کنید ﴾، به معنای (عند مقام ابراهیم) است، این کلام در روایات شریفه آمده و در لغت بیان نشده است.

پس در این آیه شریفه به کار رفتن (مِن) به معنای (عند) مَجاز است، و البته مقصود از (عند) خصوص خَلف می باشد.

از آنجا که ظهور بلاغت در مَجازات بیشتر است، مَجازات در قرآن کریم، نهج البلاغة، صحیفه سجّادیه و روایات بلکه در لغت عرب بیش از حقائق است.

آیا (عند) از معانی حقیقی (مِن) است؟

برخی گفته اند که: ابن هشام در مغنی اللبیب (عند) را از معانی (مِن) برشمرده است.

ولی با مراجعه به کتاب مغنی عدم صحّت این نسبت روشن می شود.

سخن صاحب مغنی

صاحب مغنی ـ در عِداد معانی (مِن) ـ می نویسد: «التاسع: موافقة عند؛ نهمین معنا از معانی (مِن) مترادف و همانند معنای (عند) است»، بعد از آن به یکی از آیات شریفه قرآن استشهاد می کند، سپس می گوید: «قاله أبو عبیدة، وقد مضی القول بأنها فی ذلک للبدل؛ این نظر ابو عُبَیده است، ولی بحث آن گذشت که (مِن) در این آیه برای بدل است نه به معنای (عند)» .

بررسی این نظر

از میان نُحات و اهل لغت بنابر کلام ابن هشام: فقط ابو عُبَیده این ادّعا را کرده که: (عند) از معانی (مِن) می باشد و برای آن استشهاد به آیه ای از قرآن کریم کرده که صاحب مغنی بر مدّعا و دلیل او ایراد گرفته و می گوید (مِن) به معنای (عند) نیست و (مِن) در آیه مورد استشهاد و استدلال ابو عُبَیده در بدلیّت به کار رفته است.

در مثل این ادّعا، ابو عُبَیده نحوی در برابر دیگر لغویون و نُحات به مثابه تعارض قول یک اهل خبره با قول ده ها اهل خبره است که کنار زده می شود.

(مِن) در ﴿مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ﴾ زائده است

پس (مِن) در ﴿مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ﴾ ظهور در معنای (عند) ندارد.

اگر بگوئیم (مِن) در اینجا زائده است و برای تأکید به کار رفته است نیز صحیح می باشد، همانگونه که (واتخذوا مقام ابراهیم مصلّی) صحیح است، گرچه ممکن است کسی (مِن) را در اینجا برای تبیین یا ابتدا بداند .

معنای (مِن) در ﴿مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ﴾ در روایات

البتّه در روایات شریفه معصومین علیهم الصلاة والسلام ﴿مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ﴾ را (عند مقام ابراهیم) معنا نموده اند.

سخنان معصومین علیهم الصلاة والسلام بر چشم و سر ما جای دارد، و بلا إشکال همچون قرآن کریم حجّت است، پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله ـ در حدیث ثقلَین ـ فرموده است: «کتاب الله وعترتی أهل بیتی».

ولی این که (عند) یکی از معانی حقیقی (مِن) باشد از فرمایشات معصومین علیهم السلام برداشت نمی شود، که اگر تبادر اینگونه بود از علائم حقیقت بوده و می پذیرفتیم؛ پس بنابر روایات شریفه (عند) یکی از معنای مجازی (مِن) می باشد.

ذکر برخی از روایات

در روایات شریفه (مِن المقام) به معنای (عند المقام) بیان شده است، همچون دو روایت زیر:

صحیح عبد الصمد

1ـ صحیح عبد الصمد بن بشیر، عن أبی عبد الله علیه السلام ـ فی حدیث ـ ، أنه قال لرجل أعجمی رآه فی المسجد: «طف بالبیت سبعا، وصل رکعتین عند مقام إبراهیم علیه السلام... ».

عبد الصمد روایت می کند: امام صادق علیه السلام به یک غیر عرب که به حج آمده بود ولی لباس های مخیط خود را بر تَن داشت و چون جاهل بود با آن لباس های دوخته احرام بسته بود، در ضمن یاد دادن اعمال حج فرمودند: «هفت دور گِرد کعبه طواف کن، و دو رکعت نماز نزد مقام ابراهیم به جا بیاور».

حضرت امام صادق علیه الصلاة والسلام در این روایت شریفه در مقام بیان آیه شریفه هستند؛ ولی نه به عنوان اینکه (عند) یکی از معانی حقیقی (مِن) است، بلکه حضرت مَجازاً (مِن) را (عند) معنا نموده اند.

خبر علی بن ابی حمزة

2ـ خبر علی بن أبی حمزة، عن أبی عبد الله علیه السلام، قال: «... فإذا فرغ [مِن الطواف] صلی رکعتین عند مقام إبراهیم علیه السلام... ».

علی بن ابی حمزه می گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: «هنگامی که از طواف فارغ شد دو رکعت نماز نزد مقام ابراهیم السلام می خواند».

(عند) از معانی مجازی (مِن) است

با توجّه به اینکه بدون اشکال فرمایشان معصومین علیهم الصلاة والسلام حجّیت دارد، (عند) را یکی از معانی (مِن) بر می شمریم ولی از معانی مَجازی آن نه معانی حقیقی، همانگونه که مَجازات در کلام عرب فراوان هستند.

فراوانی مَجازات در لغت عرب، قرآن کریم و روایات شریفه

مَجازات در لغت عرب بسیار است و بیش از معانی حقیقیه می باشد، همچنین اهل بلاغت می گویند که: مجازَات قرآن کریم بیش از حقائق آن است، به جهت آنکه بلاغت در مَجازات ظاهر می شود؛ در روایات شریفه هم مَجازات بسیار به کار رفته است.

توضیحی راجع به: فلانٌ کثیر الرماد

مَثَلی معروف است که: فلانٌ کثیر الرماد، ریشه اش در این است که: در گذشته افراد کریم به جهت پخت فراوان غذا، زیاد هیزم می سوزانده اند، پس خاکستر و رَماد مطبخ او زیاد بوده است، و از این کثرت خاکستر مطبخش معلوم می شده که او کریم است، پس به این مناسبت به او کثیر الرَّماد می گفته اند، به جهت آنکه لازمه کریم بودن کثرت رَماد بوده، لازمه را می گفته اند تا از آن ملزوم استفاده شود.

ادعای عدم تناسب (من) و (عند) و پاسخ از آن

اگر گفته شود: در مَجازات تناسب با حقائق آن شرط است، همچون کثرت رَماد که با کرم تناسب دارد؛ ولی (مِن) با (عند) تناسبی ندارد.

گفته می شود: بدون شکّ مَجاز و حقیقت باید تناسب داشته باشند، و معصوم علیه الصلاة والسلام فرمایش بدون تناسب نمی گوید، پس قطعاً با آنکه (عند) از معانی حقیقی (مِن) نیست ولی تناسب با آن دارد، و همانطور که گفته شد اگر (عند) از معانی حقیقی (مِن) بود باید در کتب لغت و نحو بیان می شود، و تنها ابو عُبَیده با استشهاد به یکی از آیات شریفه قرآن کریم این نظر را داده که صاحب مغنی آن را ردّ کرده و (مِن) در آن آیه را نیز به معنای بدل گرفته نه عند.

پس، از آنجا که معصوم علیه السلام فرموده: (مِن) در ﴿مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ﴾ را به (عند) تفسیر کرده، آن را می پذیریم، همانگونه که اگر در آیه ای دیگر از قرآن کریم اینگونه تفسیر می شد می پذیرفتیم؛ اصل مطلب و استناد به فرمایش معصوم علیه السلام اشکالی بر آن نیست، بحث در معنی حقیقی یا مَجازی بودن آن است.

این مختصر به جهت آن که برخی از آقایان با اِرجاع به کلام ابن هشام در مغنی گفته اند: (مِن) به معنای (عند) است، بحث شد؛ که گفته شد: صاحب مغنی این قول را فقط به ابو عُبَیده نسبت داده و آن را ردّ می کند.

وجوب نماز طواف واجب

در جلسات قبل بیان شد که: بدون اشکال و شبهه، نماز طواف واجب، واجب است.

اجماع شیعه در مسئله و مخالفت برخی از عامّه

این مسئله نزد شیعه اجماعی و ضروری ـ ضروری فقه و ضروری اسلام ـ است، و ایرادی بر وجوب دو رکعت نماز طواف واجب، نیست، البتّه همانگونه که شیخ طوسی در کتاب خلاف و دیگر کتب نقل فرموده: برخی از عامّه در وجوب نماز طوافِ واجب خِلاف کرده اند، و گفته اند: نماز طواف واجب مستحب است، و واجب نیست؛ البته خِلاف آنها برای ما اهمّیتی ندارد .

استحباب نماز طواف مستحب

در مقابل طواف واجب، طواف مستحب ـ که همان طواف منفرد است ـ می باشد، تکمیل طواف مستحب ـ همانگونه که به آن اشاره شد ـ واجب نیست، و همچنین نماز طواف مستحب، واجب نیست.

اعمال مستحبّ به جز سه مورد را می توان رها کرد

اصل در تمام مستحبات این است که: جایز است مستحبی را رها کرده و تکمیلش نکرد، مگر در حج مستحب و عمره مستحبه به جهت آیه شریفه قرآن کریم که می فرماید: ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلهِ...؛ حج وعمره را برای خدا به پایان برید ﴾، و نیز تکمیل اعتکاف بعد از روز دوم واجب است، بر خلاف دو روز اول اعتکاف که اگر به جهت نذر، قسم، عهد و... اتیان آن واجب نشده باشد می تواند در دو روز اول آن را رها کند.

اشکال در لزوم تکمیل نماز مستحبی و پاسخ از آن

اگر اشکال شود که: نماز مستحبی را نمی توان رها کرد و باید تکمیل کرد.

پاسخ داده می شود: صاحب جواهر این ادّعا را مطرح کرده و می فرماید: این شبهه از آیه شریفه: ﴿وَلا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ؛ و اعمالتان را باطل مکنید ﴾ نشأت گرفته ولی قائلی ندارد؛ و همانگونه که روزه مستحب را قبل از مغرب می تواند افطار کرد و همچنین غسل مستحبی را می تواند قبل از تکمیل رها کرد، گرچه رها کردن نماز مستحب عمل نیکوئی نیست، ولی نماز مستحب را نیز می توان تکمیل نکرده و رها کرد.

البته همانطور که گفته شد: از این قاعده حج مستحب و عمره مستحبه و اعتکاف روز سوّم استثناء است و به جهت دلیل خاص باید آن را تکمیل کرد و نمی توان آن را رها کرد، ولی تمام مستحبات ـ همچون: زیارات، نمازها، روزه ها، دعاها و دیگر اعمال مستحب ـ را می توان بعد از انجام مقداری از آن، آن عمل را تکمیل نموده یا رها کرد، و اگرچه تکمیل آن فضیلت دارد ولی واجب نیست، البتّه نماز مستحبّی را نمی توان یک رکعتی به عنوان مستحبّ خواند، ولی می توان نماز مستحبّی مشروع را رها کرده و تکمیل نکرد، و تکمیل نکردن آن حرام نیست گرچه عمل نیکوئی نیست، روزه مستحب نیز اینگونه است می توان بعد از ظهر افطار کرد و آن را تکمیل نکرد، و فقط در حج مستحب، عمره مستحبه و نیز اعتکاف روز سوّم است که حق ندارد آن را رها کند بلکه باید آن را تکمیل کند.

مکان نماز طواف واجب

مسئله دیگر ـ که بیانش گذشت ـ این است که: بنابر مشهور شهرة عظیمة نماز طواف واجب را باید پشت مقام ابراهیم خواند.

دیگر اقوال در مسئله

در این مسئله چند قول شاذّ است که بیان می شود و به بررسی آن اقوال می پردازیم:

نظر شیخ طوسی در یکی از کتبش و ابو الصلاح حلبی

از شیخ طوسی ـ در کتاب الخِلاف ـ و ابو الصلاح حلبی ـ در الکافی فی الفقه ـ که هر دو از شاگردان شیخ مفید می باشند، نقل شده که: واجب نیست نماز طواف واجب را پشت مقام ابراهیم خواند، بلکه در هرکجا از مسجد خوانده شود صحیح است.

کلام شیخ طوسی در کتاب الخِلاف

شیخ طوسی ـ در کتاب الخِلاف ـ می گوید: «مسألة: یستحب أن یصلی الرکعتین خلف المقام، فإن لم یفعل وفعل فی غیره أجزأه؛ مسئله: مستحب است که دو رکعت نماز طواف را پشت مقام بخواند، پس اگر پشت مقام ابراهیم آن را نخواند بلکه آن را در جائی دیگر به جا آورد مُجزی است».

سپس شیخ طوسی قول برخی از عامه را نقل کرده و بعد از آن می فرماید: «دلیلنا: أنه لا خلاف أن الصلاة فی غیره مجزیة، ولا تجب علیه الإعادة...؛ دلیلِ ما بر این نظر این است که: خِلافی نیست که نماز [طواف] در غیر این موضع [= پشت مقام ابراهیم] مُجزی است، و اعاده آن نماز بر او واجب نیست» .

ممکن است کسی ادّعا کند: کلام شیخ طوسی در نماز مورد طواف مستحب است نه طواف واجب.

در پاسخ گفته می شود: این مسئله در ادامه مسئله قبل است که در بحث طواف واجب و نماز طواف واجب است.

کلام ابو الصلاح حلبی در الکافی

ابو الصلاح حلبی ـ در الکافی فی الفقه که تقریبا کتابی همچون شرائع الإسلام است ـ می نویسد: «ویجوز تأدیتها فی غیر المقام من المسجد الحرام، فان خرج منه ولما یؤدهما فعلیه الرجوع لتأدیتهما [أی: لتأدیة رکعتی الطواف] فیه [أی: فی المسجد]؛ جایز است نماز طواف را در غیر مقام ابراهیم در دیگر مکان های مسجد الحرام به جا آورد، پس اگر بدون آنکه نماز طواف را بخواند از مسجد الحرام خارج شد باید برای خواندن نماز دو رکعت نماز طواف به مسجد الحرام برگردد» .

توجیه کلام شیخ و ابو الصلاح

صاحب جواهر نظر شیخ طوسی و ابو الصلاح حلبی را نقل کرده و فرموده: دلیل این دو قول را نمی دانیم.

برخی از متأخّرین فرمایش شیخ طوسی و ابو الصلاح را با دو وجه توجیه نموده، و برای ایشان دو دلیل ذکر کرده اند، که هر دو دلیل تام نیست.

به بیان دیگر: برخی از متأخّرین بیان داشته اند که: احتمال دارد شیخ و ابو الصلاح با استناد به این دو دلیل جایز دانسته اند خواندن نماز طواف واجب را در دیگر مکان های مسجد الحرام غیر از مقام حضرت ابراهیم علیه وعلی نبیّنا وآله السلام.

وجه اوّل: حمل روایات خلف بر استحباب

1ـ به جهت تعیین (عند المقام) در برخی از روایات ـ همچون صحیح عبد الصمد ـ به عنوان موضع نماز طواف واجب، روایات خلف حمل بر استحباب می شود.

تمثیل (عند المقام) به (عند الحسین علیه السلام)

به اضافه اینکه: (عند المقام) همچون (عند الحسین علیه السلام) است، در روایاتی که وارد شده: «الصلاة عند الحسین مقبولة» یا با اشاره به امام حسین علیه السلام: «الصلاة عنده مقبولة»، مقصود کنار ضریح و در حرم نیست، بلکه تمام کربلا را شامل می شود، همچون (الصلاة عند علی علیه السلام) که نجف را شامل می شود.

پس در ما نحن فیه هم شاید مقصود از (عند مقام إبراهیم) تمام مسجد الحرام باشد.

دو اشکال بر وجه اوّل

این وجه تام نیست و بر آن دو اشکال می شود:

اشکال اوّل: عدم صحّت تمثیل فوق

1) تمثیل (عند الحسین علیه السلام) به (عند المقام) صحیح نیست، زیرا در کربلای معلّا حرم حضرت سیّد الشهداء علیه الصلاة والسلام اهمّ از همه مشاهد است، و مضج شهدای کربلا و در رأس ایشان حرم حضرت ابا الفضل علیه السلام (عند الحسین علیه السلام) هستند، حال آنکه در مسجد الحرام اگر پشت کعبه رفته برود اَولی آن است که (عند الکعبة) گفته شود نه (عند المقام)، زیرا در مسجد الحرام چند موضع اهمّ از (مقام إبراهیم) است، همچون کعبه مشرّفه، و مواضع مهمّ دیگری نیز همچون بئر زمزم هست، به همین جهت، از آنجا که چند مقام مهمّ هستند کلّ مسجد را نمی توان به یکی از آن مواضع نسبت داد.

اشکال دوّم: روایات معیِّنه خلف المقام عقد السلب دارد

2) بر فرض تسلیم استفاده اِطلاق از عند المقام، که شامل تمام مسجد شود، روایات صحیحی که بیان می کنند: غیر از خلف المقام صحیح نیست عقد السلب داشته و این اطلاق را تقیید می کند، پس نمی شود تمسّک به اطلاق عند المقام نمود.

به بیان دیگر: اگر (عند المقام) اطلاق داشته و شامل تمام مسجد شود، دلیل دیگری که معصوم علیه السلام فرموده: نماز طواف را باید پشت مقام به جا آورد و مقام را (اِمام) یا (اَمام) خود قرار داد و خلف آن ایستاد، این اطلاق را تقیید می کند، به جهت آنکه روایات مقیِّده ـ همچون (أکرم العلماء) و (لا تکرم فسّاقهم) ـ عقد السلب دارد.

وجه دوّم: اطلاق صحیحه حسین بن عثمان

2ـ صحیحه حسین بن عثمان ـ که در جلسات گذشته نقل شد ـ اطلاق دارد، پس نماز طواف واجب را می توان در غیر خلف مقام و دیگر مکان های مسجد خواند.

صحیحة الحسین بن عثمان، قال: رأیت أبا الحسن موسی علیه السلام یصلی رکعتی طواف الفریضة بحیال المقام قریبا من ظلال المسجد .

حسین بن عثمان روایت می کند: امام کاظم علیه السلام را دیدم که دو رکعت نماز طواف واجب را دور از مقام [مقابل آن] ـ نزدیک به سایه بان های مسجد ـ خواند.

اشکال بر وجه دوّم

این وجه نیز تام نیست. زیرا حسین بن عثمان عمل معصوم علیه الصلاة والسلام را حکایت کرده نه فرمایش حضرت را، و از عمل برداشت نمی شود که با آنکه برای حضرت امام کاظم علیه الصلاة والسلام ممکن بوده نزدیک مقام نماز بخوانند مکانی دیگر نماز طواف را خوانده باشند، احتمال دارد به جهت ضرورتی حضرت نزدیک مقام نماز طواف را به جا نیاورده اند؛ و همانگونه که میان فقها معروف است: عمل گُنگ است و اطلاق ندارد، و اطلاق و عموم از خواص لفظ است.

گذشته از اینکه بر فرض اطلاق صحیحه حسین بن عثمان به موارد ضرورت و غیر ضرورت، این صحیحه دلالتی بر جواز خواندن نماز طواف در کلّ مسجد الحرام ندارد، و نمی تواند دلیل بر این قول شاذّ از شیخ طوسی در یکی از کتبش و ابو الصلاح حلبی باشد.

و از آنجا که آیه شریفه می فرماید: ﴿وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّی؛ و [فرمان دادیم:‌] از مقام ابراهیم جایگاهی برای نماز انتخاب کنید ﴾، و روایات شریفه ﴿مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ﴾ را به معنای (عند مقام إبراهیم) دانسته، و دلیل دیگر (عند مقام إبراهیم) را منحصر به (خلف المقام) کرده، بر فرض اِطلاق صحیحه حسین بن عثمان، در نتیجه: پشت مقام با فاصله هم ایرادی ندارد، و دلالتی بر تمام مسجد ندارد.

نتیجه هر دو اشکال

پس این قول شاذّ را که صاحب جواهر فرموده: دلیلش روشن نیست، دلیلی ندارد.

شیخ طوسی در دیگر کتبش با این نظر مخالفت می کند

گذشته از اینکه: شیخ طوسی در دیگر کتب فقهی اش تصریح به وجوب خواندن نماز طواف واجب در پشت مقام نموده، بر خلاف کتاب الخِلاف که وجه فرمایش او روشن نیست؛ البتّه از ابو الصلاح حلبی جُز کتاب الکافی فی الفقه او کتاب فقهی دیگری از او در دست نداریم که بررسی شود ایشان هم همچون شیخ طوسی در دیگر کتبش خلاف این نظر را داده یا خیر.

فرمایش شیخ طوسی در مصباح المتهجِّد

شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجِّد ـ که به معنای: چراغ اهل تهجّد است و مشتمل بر ادعیه، زیارات و برخی از احکام است ـ راجع به حج مسائلی را ذکر کرده، و می فرماید: «ثم تأتی مقام إبراهیم علیه السلام فصل فیه رکعتین واجعله [أی: واجعل المقام] إمامک؛ سپس نزد مقام ابراهیم علیه السلام رفته و دو رکعت نماز [طواف] را در حالی که پشت آن ایستاده ای و آن را جلوی خودت قرار داده ای می خوانی» .

همانگونه که واضح است: ایشان با آنکه در کتاب خلاف نماز طواف واجب را در تمام مسجد جایز دانسته بود، ولی در اینجا فرموده مقام را اِمامت قرار بده و پشت مقام ایستادن هنگام نماز را واجب دانسته است.

اشکال بر استشهاد به این کلام شیخ و پاسخ از آن

اگر اشکال شود که: کلام شیخ در مصباح المتهجِّد مشتمل بر لفظ وجوب نیست.

پاسخ داده می شود: شیخ طوسی در این کتاب که همچون رساله عملیّه است و استدلالی نیست، در عبارت فوق، در مقام بیان حکم بوده و امر می کند، که ظاهرش وجوب است.

فرمایش شیخ طوسی در کتاب المبسوط و النهایة

همچنین شیخ طوسی در کتاب المبسوط می نویسد: «ومن نسی هاتین الرکعتین [یعنی: رکعتی الطواف الفریضة] أو صلاهما فی غیر المقام. ثم ذکرهما عاد إلی المقام وصلی فیه، ولا یجوز له أن یصلی فی غیره؛ هرکس دو رکعت [نماز طواف] را فراموش کند و یا در غیر از مقام آن را به جا آورد، سپس به یادش بیاید به مقام بر می گردد و نمازش را در آنجا می خواند، و جایز نیست نماز طواف در غیر از مقام ابراهیم خوانده شود» .

شیخ عین این عبارات را نیز در کتاب النهایة که رساله عملیّه اوست آورده است .

اشکال بر عدم تعیین خلف در کلام شیخ و پاسخ از آن

اگر اشکال شود که: شیخ طوسی در این عبارت خلف را تعیین نفرموده، پس از این فرمایش ایشان لزوم مراعات الأقرب فالأقرب بالمقام برداشت شود، ولی در اقربیّت خلف المقام خصوصیّت ندارد، بلکه از دو طرف هم اگر اقرب به مقام بود کفایت می کند؛ این سخن از روایاتی که (عند مقام إبراهیم) دارد نیز برداشت می شود.

پاسخ گفته می شود: مراعات الأقرب فالأقرب واجب است نسبت به خلف مقام مگر در صورت ضرورت، و امّا اینکه شیخ طوسی خلف را تعیین نفرموده اند کلامشان همچون روایات مطلقی می باشد که (عند المقام) دارد، و از آنجا که روایاتی که می گوید: (اجعله امامک) و روایاتی که می گوید: غیر از خلف مقام صحیح نیست عقد السلب دارد آن اطلاقات را تقیید می زند، با این بیان همانگونه که در جلسات گذشته بیان شد: جانبَین وجهی ندارد، و جایز نیست نماز طواف واجب را در غیر از خلف مقام به جا آورد.

نتیجه بحث

در نتیجه: فرمایش شیخ طوسی در کتاب الخِلاف که: نماز طواف واجب را مع الاختیار و بدون ضرورت جایز است در دیگر مکان های مسجد خواند، گذشته از اینکه دلیلی ندارد، شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه در دیگر کتب فقهیّه اش خلاف آن را فرموده است، بنابراین، گرچه این قول شاذّ دلیلی ندارد، جُز ابو الصلاح حلبی نیز قائلی ندارد. البته صاحب جواهر در اطراف این قول ـ که ظاهراً وجهی ندارد ـ به بحث تفصیلی نپرداخته، و به این کلام اکتفا نموده که: دلیل آن را نمی دانیم.

قول صدوقَین به فرق میان طواف حج و عمره و دیگر طواف ها

قول دیگری که مخالف قول مشهور است، از صدوقَین نقل شده که: بین طواف حج و عمره و طواف نساء و دیگر طواف ها فرق است، پس نماز طواف حج و عمره را باید پشت مقام ابراهیم خواند، ولی نماز طواف نساء ـ چون طواف نساء خارج از حج است ـ لازم نیست پشت مقام ابراهیم خوانده شود .

علامه حلّی حاکی فتاوای والد صدوق

کتب فقهی علی ابن بابویه رحمه الله والد صدوق در دسترس نیست، البته از آنجا که علّامه حلّی فتاوای ایشان را در کتاب های خود نقل کرده، آن فتاوا را جمع و ترتیب بندی کرده و منتشر کرده اند که آراء ایشان در دسترس باشد.

حکایت کلام علی بن بابویه

علّامه حِلّی ـ در کتاب مختلف الشیعة ـ از والد صدوق نقل می کند: «وقال علی بن بابویه: لا یجوز أن یصلّی رکعتی طواف الحج والعمرة إلّا خلف المقام حیث هو الساعة، ولا بأس ان تصلّی رکعتی طواف النساء وغیره حیث شئت من المسجد الحرام؛ علی بن بابویه فرموده: جایز نیست دو رکعت نماز طواف حجّ و عمره را مگر پشت مکان فعلی مقام [نه مکانی که زمان پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله بوده] خواند، ولی ایرادی ندارد دو رکعت نماز طواف نساء و غیر آن را هرکجا از مسجد که خواستی بخوانی» .
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین