LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"گفت و گويي با آيت الله حاج شيخ حسين فدايي"
آشنايي بيشتر با حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله
کد 2139
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 08 مهر 1388 - 10 شوال المكرّم 1430

 
آيت الله حاج شيخ حسين فدايي يکي از اعضاي هيئت استفتائات شرعي در دفتر مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله در شهر قم مي باشد. ايشان يکي از مبرزترين شاگردان مرجع عالي قدر در مباحث درس خارج استدلالي است که حدوداً بيست سال است افتخار شاگردي معظم له را دارند. براي آشنايي بيشتر با جنبه هاي علمي، اخلاقي و اجتماعي حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله و نيز پي بردن به فعاليت هاي روزانه ايشان و برخي دستاوردها و موارد ديگر، نماينده مؤسسه فرهنگي رسول اکرم صلي الله عليه وآله گفت و گويي با آيت الله فدايي انجام داد، که آن را تقديم بازديدکنندگان گرامي اين پايگاه اينترنتي مي کنيم.

از خداي سبحان ـ جل جلاله ـ درخواست توفيقاتِ دم افزون مي کنيم تا بيشتر از پيش بتوانيم در خدمت به تعاليم اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين باشيم، و در نشر آموزه هاي ولايي تواناتر شويم.



سؤال 1. پيشاپيش، و قبل از آنکه سؤالاتم را حضورتان تقديم کنم و از پاسخ هاي حضرت عالي استفاده کنيم، بر خود لازم و بايسته مي بينم که از جناب عالي مراتب سپاس گزاري خود را ابراز کنم، که وقت شريفتان را در اختيار ما گذاشتيد. سؤال نخست را طرح مي کنم: حضرت عالي کي و چگونه با حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله آشنا شديد؟

جواب 1. بسم الله الرحمن الرحيم وصلي الله علي محمد وآله الطاهرين، ولعنة الله علي أعدائهم اجمعين.

در آغاز من نيز سپاس مي گويم شما را که در راه نشر معارف اهل بيت عليهم السلام فعاليت مي کنيد. در پاسخ سؤالتان عرض مي کنم که خداي سبحان ـ جل و علي ـ در همان سال هاي آغازين تمييز و دوران نوجواني به من توفيق داد که با حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله آشنا شوم. بحمد الله از همان سال هاي آغازين زندگي علم و علما را دوست داشتم و خيلي مشتاق و آرزومند بودم که از شمار عالمانِ دين شوم و با آنها معاشرت کنم، و البته شايد اين اشتياق نتيجه تعاملِ بسيار صميمي و معاشرت پر مهر خاندان شيرازي با مردم به خصوص با نوجوانان و جوانان است. در شهر مقدس کربلا يک مدرسه بود که بزرگ خانواده شيرازي حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد محمد حسيني شيرازي اعلي الله درجاته آن مدرسه را تأسيس کرده بودند، و در تأسيس آن چه مشکلات فراواني از سوي نظام حاکم بر عراق آن روزگار تحمل کردند! اين مدرسه ابتدايي بود و به نام: «مدرسه امام صادق عليه السلام» مشهور بود و تحت نظارت و اشراف خانواده شيرازي و با مديريت آيت الله سيد مرتضي قزويني اداره مي شد. از اين حيث که تحت نظارت و اهتمام خانواده اي متشخص در علم و مشهور در پرهيزکاري و اداره و راهنمايي افرادي مدير و مدبر، اين مدرسه اداره مي شد، در ميان ساير مدارس دولتي در کربلاي مقدس شهره و چشمگير بود. علاوه بر اين، مواد درسيِ عام اين مدرسه ـ به اضافه موارد درسي سراسر کشور عراق ـ مواد درسي دين و اخلاق، اخلاق اسلامي، تاريخ اهل بيت عليهم السلام را نيز دربرداشت که با همه مدارس ديگر متفاوت بود. بنابراين، نخست با آيت الله سيد مرتضي قزويني آشنا شدم، چون او مدير مدرسه بود و در موضوع دين واخلاق معلم ما بود و در درس تاريخ اهل بيت عليهم السلام هم به ما درس مي داد. پس از آن آشنا شدم با خانواده محترم شيرازي، و اين از راه جوايزي بود که اتفاقاً هم ارزشمند بودند و هم زيبا، که به حافظان سوره هاي ياسين و الرحمن و واقعه و سوره هاي ديگر مي دادند، که البته جايزه اول از همه شان زيباتر و ارزشمندتر بود. اين جايزه را به کسي مي دادند که آن سه سوره را حفظ کند، و من هم خيلي مشتاقِ گرفتنِ آن جايزه بودم. در روزي که براي گرفتن امتحانِ حفظ معين کرده اند، بزرگِ خانواده شيرازي، آيت الله العظمي حاج آقا سيد محمد شيرازي، از جمله ناظران و مشوقانِ هيئت اجراييِ امتحان بود. در آن روز وقتي که نوبت من شد و سه سوره ياسين و الرحمن و واقعه را از حفظ خواندم و جايزه اول را بُردم، مرحوم آيت الله شيرازي قدس سره به من محبت کردند وسخت مورد تشويق قرار دادند و تحت تأثير همتِ والا و معنويت بالايِ ايشان قرار گرفتم. ايشان مرا تشويق کردند که تمام قرآن مجيد را حفظ کنم. از آنجا بود که با سادات محترم و برادران آيت الله العظمي شيرازي آشنا شدم، به خصوص با مرجع بزرگ حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي حفظه الله که به فراواني به من لطف داشتند و همواره تشويقم مي کردند که در حفظ تمام قرآن مجيد بکوشم و حتي کمکم مي کردند که در اين کار استقامت و پايداري بيشتري داشته باشم و مدت زماني نيز در حفظ قرآن همدمِ من بوده اند، به گونه اي که با او بسياري از سوره هاي قرآن مجيد را حفظ نمودم، و همپايِ همديگر راه حفظ را دنبال کردم. بدين ترتيب ارتباطِ من با ايشان استمرار يافت و در زندگي خودم هميشه مشمول راهنمايي و الطافِ ايشان بوده و هستم.



سؤال 2. ارزشگذاري و تقييم علمي شما از شخصيت آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله چيست؟

جواب 2. سؤال دشواري است و در جايگاهي نيستم که تقييم و ارزشگذاري کنم موقعيت علميِ ايشان را. با اين همه، برداشت و نظر خودم را درباره سطح علمي و وسعتِ درک علمي ايشان بيان مي کنم، آن هم از ديد يک همراه و شاگرد، و لا غير. آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله فرزند علم است، پروريده فقه است. در سايه علم و فقه و حديث نفس کشيده اند و رشد کرده اند. چشمان خود را به علم و در خانه علم گشوده اند. همدمِ علم و علما بوده اند از خردسالي. همراه و همنشين فقه و فقها و رفيق صميمي کتاب و حديث بوده اند. با بحث و درس و تدريس زندگي کرده اند، و در تمام طول حياتشان از آن جدا نشده اند و هميشه و به قدر استطاعت و توانشان همراه و همگام با علم و درس و حديث بوده و هستند.

شنيده ام که وقتي مشغول تأليف کتابي درباره دانش نحو و قواعد زبان عربي شدند، و البته ان کتاب نيز در نوع خودش نوآورانه و ابتکاري بوده و از تمامي کتاب هاي موجود در اين رشته، چه کتاب هاي معاصران و چه متقدمان، سرآمد و برتر، متمّم و مکمّل نقص ها ودر نوع خود واقعاً بي نظير مي بود، ايشان با مرحوم ابوي مقدسشان حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد ميرزا مهدي شيرازي قدس سره موضوع تأليف خود را به مشورت گذاشته و از وي درباره ادامه تأليف آن پرسيدند. ايشان از وي خواستند که آن را واگذارند و تمام عمر خويش و کامل وقت خود را ويژه دانش هاي فقه اهل بيت عليهم السلام و اصول فقه به کار ببرند و از پراکنده کاري و انجام دادن کاري که در اين مسير نباشد، بپرهيزند. ايشان نيز امر والد مقدس را اطاعت کردند و تأليف آن کتاب نحو و قواعد زبان عربي را ترک نمودند و تمام وقتِ خود را صرف فقه اهل بيت عليهم السلام و اصول فقه کردند و در اين رشته مقدس به تخصص و خبرگي دست يافتند، به گونه اي که در اين دو رشته بي رقيب و پيشتاز شدند، به ويژه در اصول فقه، به گونه اي که کتابِ اصولي ايشان با نام «بيان الاصول» ممتاز و برجسته شده، و ويژگي اش آن است که در تمامي ابعاد فقهي و بسترهاي آن قابل تطبيق است، و از اين جمله معروف و متداولي که ميان فقها شهره است، کاملاً دور شده است، جمله اي که مي گويد: «اسسوا في الاصول ما نسوه في الفقه؛ آنچه در اصول تأسيس و بنا نمودند، در فقه به فراموشي سپردند».

در اين قضيه، ايشان شباهت به محقق صاحب کتاب «شرايع» داشتند. مي گويند مرحوم صاحب شرايع براي پرداختن به علم و درس، از والد خود جدا شد و سفر به حوزه علميه را برگزيد. پس از چندي والدِ او نامه اي براي پسر نوشت ودر آن از او تفقد کردند وحالش را پرسيدند. او نيز در جواب پدر خود چکامه اي سرود و در آن از سلامتي حال و استمرار در تحصيل را نوشت و آن شعر قوي و بلند را ارسال کرد. پدرش با خواندن آن چکامه ادبي و مستحکم پي برد که پسرش براي سرودن چنين شعري وقتي طولاني صرف کرده است، که اين وقت طولاني طبعاً او را از پرداختن به علمِ مقدس بازداشته است. يعني فهميد که به جاي درس خواندن و استفاده کردن از لحظه لحظه عمر، ساعاتي را صرف سرودن آن شعر کرده است. لذا بار ديگر براي پسرش، يعني صاحب شرايع، نوشت که از انجام دادن اين امور حاشيه اي بپرهيزد و تمام وقت خود را صرف فراگيري علوم اهل بيت عليهم السلام کند و نگذارد ساعتي از عمرش هدر رود، تا فقه را و علم حلال و حرام را به خوبي ياد بگيرد. پسر، اين نصيحت را به جان خريد و اطاعت کرد و تمام وقت خود را در تحصيل علوم اهل بيت عليهم السلام به کار برد و طبعاً توانست اين کتاب ارزشمند و پربهاي «شرايع الاحکام» را بنويسد؛ کتابي که تا آن زمان هيچ کسي نتوانست مثلِ آن را بنويسد، وتاريخ نيز پس از آن کتابي را سراغ ندارد که مثل و مانند آن باشد.

آري، بيان الأصول و همچنين بيان الفقه دليلي است آشکار و روشن درباره عمق و گستره گسترده علمي آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي و نشانگر دانشي است که مرجع عالي قدر شيرازي دام ظله از آن برخوردارند، و ايشان را در بين معاصران و همروزگاران خود برجسته مي کند، و البته چاپ شده و در دسترس طالبان و خواستاران آن است.



سؤال 3. حضرت عالي چه مدتي است که در بحث خارج حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله شرکت مي کنيد، و ديدگاه و نظرتان درباره اين بحث ها چيست؟

جواب 3. حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله از جواني درس هاي خارج فقه و خارج اصول را آغاز کردند و از همان دوران اين مباحث را انجام داده اند، و تاکنون حدوداً سي سال است که خارج فقه و خارج اصول را تدريس مي کنند. اينجانب هم اين توفيق را به دست آوردم و حدوداً بيست سال است که در درس ايشان حضور مي يابم و بهره هاي بسيار فراواني بردم. ايشان علاوه بر شيوه بياني کم نظيري که دارند، مباحث دشوار و سخت را بسيار آسان و ساده مي کنند. علاوه بر بيان کم نظير و ساده کردن بحث ها، عمق علمي و بُعد فکري و پژوهشِ موشکافانه ايشان نيز چشمگير و بي مثال است. نوارهاي صوتي موجود که در آنها درس هاي ايشان ضبط شده است دليل محکمي است بر اين مدّعي. بحث ايشان در عين اينکه از شرح و تبسيط برخوردار است، قدرت و عمق علمي و ريشه يابي و گستردگي پژوهه ها هم کم نظير است.



سؤال 4. نظر شما درباره شخصيت مرجع عالي قدر، حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله چيست؟

جواب 4. خاندان محترم شيرازي به قدرت فکر و نظر، و به صلابت واستحکام عقيده، تقوي و ايمان مشهور و برجسته شده اند. هر يک از آنها انديشه مندي است بزرگ و نابغه اي متبحّر است، به خصوص مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله، که سخنراني هاي ارزشمند و مبتکرانه که در نوع خودشان واقعاً نوآورانه است و کم مانند هستند، دليلي بر اين نبوغ و تبحّر است.

از حيث قدرت بالايِ فکر و نيک انديشي، جايگاه بالا و والايي دارند، و واقعاً ممتازند. ايشان هرگز درباره خود و زندگيِ خود و معيشت خود يا زندگي شخصي فکر نکرده اند و تلاش انجام نداده اند، چون وضع معيشتي دنيوي ايشان از هرگونه آرايه ها و امکاناتي به دور است. زندگي ايشان بسيار ساده و متواضعانه است. هر چه هست آن است که درباره مصلحت ديگران مي انديشند و فکر مي کنند. به فکر پيروان و امت اسلامي بلکه به فکر تمام جهان و جهانيان اند، دغدغه هاي آنان را دغدغه هاي خود مي دانند و آنچه مايه آشفتگي آنهاست، مايه آزردگي خاطر اوست. او هميشه خيرخواهانه در انديشه آسايش امتش و آسايش تمام مردم جهان است. هميشه خيرخواه آنان بوده و برايشان موفقيت و سعادت را آرزومند است. ايشان براي رساندن خير به جهان و جهانيان فعاليت مي کند و براي اين که خير و رفاه آنها را در بر بگيرد شب از روز نمي شناسند. همچنين ايشان بر اين عقيده هستند که تمام خير و سعادتمندي در پيروي از اهل بيت عليهم السلام و پيروي از فرهنگ پربار، مستحکم و ريشه دارِ آنها نهفته است، فرهنگي که خداي سبحان آن را براي رفاه و سعادت مردم اين کره خاکي ترسيم فرموده و تمام خير و خوبي و کامروايي را در آنها نهاده است.



سؤال 5. نظر جناب عالي درباره آثار مکتوب و تأليفات مرجع عالي قدر چيست؟

جواب 5. کتاب ـ چنان که در روايت هم آمده است ـ ترجمان فکر و عقل انسان است؛ مقياس و سنجه دانايي و ميزان درک و تفکر اوست؛ معيار دانش و فهم اوست. مؤلفات و آثار مکتوب معظم له، که بيش از يکصد عنوان کتاب است، به منزلت و جايگاه علمي و مکانت فرهنگي و فکري ايشان است؛ نشانگرِ مرتبت فقهي و اصوليِ اوست. بنابراين، اهل خبره و فرزانگان اگر به مؤلفات ايشان در فقه، مانند «بيان الفقه: الاجتهاد والتقليد» مراجعه کند، بي ترديد به برجستگي ايشان در مباحث فقهي اعتقاد خواهد يافت. فرزانگاني که مباحث اصولي ايشان، مانند بيان الأصول را ببينند، به اعلميتِ ايشان پي خواهند برد. ساير تأليفاتشان در ساير علوم نيز همين گونه اند. متخصصانِ فن اگر اين آثار را بخوانند بي ترديد به ژرفا و عمق و پربهايي آن آثار پي مي برند، به خصوص آثاري مانند: علي في القرآن، فاطمة الزهراء في القرآن، المهدي في القرآن، اهل البيت في القرآن، و مانند السياسة من واقع الاسلام. هرکه به اين آثار مراجعه کند، به عمق در تفکرِ ديني و توانايي والا در مباحث اعتقادي، سياسي و اقتصادي از منظر ديني پي مي برد.



سؤال 6. اگر ممکن است اندکي درباره اخلاق و رفتار مرجع عالي قدر، حضرت آيت الله العظمي سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله با اقشار مختلف جامعه سخن بگوئيد. ايشان با اقشار مختلف جامعه چگونه رفتار مي کنند؟

جواب 6. آقاياني که از خاندان شيرازي هستند، و به ويژه مرجع عالي قدر آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله به طور کلي از نياکان و اجداد معصومشان، حضرت رسول اکرم و اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين پيروي مي کنند، و در اخلاق و رفتار، آداب و کردار، سير و سلوک اجتماعي، تعامل و برخورد با مردم و تمامي اقشار مختلف جامعه پيرو اجدادشان هستند. آنان با آن اخلاق والا و آکنده از مهرباني و مهرشان انسان را به ياد اخلاق اجداد مکرمشان مي اندازند؛ به ياد صفات برجسته و اخلاق و صداقت و به محبت و مهرباني آنان يادآوري مي کند؛ انسان را به ياد خيرخواهي و مهربانيشان مي اندازند. آنان واقعاً متخلق به اخلاق اهل بيت عليهم السلام هستند. به هر که با آنان برخورد کند از حيث مادي و معنوي مورد مهر و نوازش قرارش مي دهند، و از حيث روحي و رواني نيرو و نورانيّتش بخشند، و انواع خيرخواهي و اندرزهايي که در زندگي براي او مهم است تقديمش مي کنند؛ از نصايح و تجاربي که به کار او مي آيد و برايش مفيد و سودمند است، مي گويند. براي مشکلات او راه حل مي دهند، و کلاً هرکه به طريقي با ايشان ديدار کند از فيض وجودشان بهره مي برد. وجودشان همواره پربار و عطابخش است؛ هميشه هدايتگر و راهنماست.

روزي در شهرستان با يکي از خطبا و سخنورانِ توانا ديداري کردم، سلام و تحيّت مرجع عالي قدر آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله را به او رساندم. او گفت: چنان که مي گويند من يکي از نامدارترين و تواناترين سخنوران هستم و در فن خطابه و منبر، تسلط بر مباحث تاريخي و حديث، تفسير و سيره و ساير مباحث ديني توانا و شهره شده ام، اما با اين همه، هرگاه با اين مرجع والا ديدار کردم، حديثي يا نکته اي تاريخي يا آموزه اي تفسيري يا گزاره اي از سيره برايم گفته اند که با تمام مطالعاتي که دارم، تا آن روز آن را نديده ام و برايم تازگي داشت. خود معظم له نيز روزانه وقتي را اختصاص داده اند تا در آن به کتب و منابع حديثي و تاريخي، و تفسير و سيره مراجعه کنند و به ديگران نيز هميشه توصيه مي نمايند که چنين کنند.



سؤال 7. به جاست اگر درباره خاندان و خانواده مرجع عالي قدر در گذر تاريخ مطالبي را بيان فرمائيد.

جواب 7. تاريخ حماسه ي ميرزاي شيرازي بزرگ، آيت الله العظمي سيد محمد حسن شيرازي قدس سره رهبر انقلاب تنباکو را به خوبي ثبت کرده است و همگان از آن آگاهند. او جد چهارم مرجع عالي قدر ما حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله هستند. او کسي بود که توانست با فتواي مشهور تحريم تنباکو استعمار پير انگليس را به زانو درآورد و از شهرهاي ايران و کشور ايران بيرون کند.

باز هم تاريخ معاصر با ياد ميرزاي شيرازي قدس سره مي درخشد؛ وي ميرزا محمد تقي شيرازي قدس سره رهبر انقلاب 1920 عراق بود که در تاريخ عراق بسيار مشهور است. ايشان جد دوم مادري مرجع عالي قدر آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله است، که توانست با رهبري انقلاب مردمي و عشايري عراق عليه اشغالگران انگليس، آنان را از کشور عراق با ذلت و خواري و تحميل کردن شکستي سنگين به آنان، بيرون براند. استعمار انگليس در اين شکست تلفات مالي و انساني فراواني ديد و خاطره شکست را تا هميشه در تاريخ خود ثبت کرد.

باز هم تاريخ معاصر با خاطرات درخشاني از اين خاندان بزرگ ياد مي کند و از سادات و عموها و پسران عموي مرجع عالي قدر، مانند آيت الله العظمي حاج آقا سيد ميرزا عبدالهادي شيرازي قدس سره که به تقوا و پارسايي و بردباري و نيز به مرجعيت و علم گسترده مشهور است، سخن مي گويد. وي با مراجع آن روز عراق پهلوي دوم، محمد رضا پهلوي، آخرين شاه ايران را وادار کردند که املاک و مستغلات و اموال غيرمنقول و نيز مؤسسات و شرکت ها و کارخانه هاي مردم را، که پهلوي اول: رضاخان به زور مصادره کرده است، به مردم مالکانشان باز گرداند.

آري، مرجع عالي قدر از خانداني است که تاريخ از مفاخرشان به فراواني سخن گفته است. فقيه مجاهد، و عالم زاهد، آيت الله العظمي حاج آقا سيد ميرزا مهدي شيرازي قدس سره پدر مرجع ما حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله در تاريخ به يادگار زاهدي کم نظير و عادلي فرزانه و دينداري صادق گذاشته است، چنان که پسر عمويش آيت الله العظمي حاج آقا سيد عبدالهادي شيرازي، وقتي که از وي درباره عدالت ايشان سؤال شد، وي ـ که بيش از سه دهه همزيست و همنشين بوده است ـ پاسخ داد که در اين سي سال از او حتي عمل مکروهي هرگز و هرگز نديده است. جالب توجه است که همين پاسخ را وي درباره پسر عمويش حضرت آيت الله العظمي سيد عبدالهادي شيرازي قدس سره داده است.

آري، او کسي بود که در روز تشييع جنازه اش، خورشيد گرفت و کسوف کاملي روي داد. عموي اينجانب، مرحوم حاج رضا فدايي نقل کرده و گفت در آن روز حزني فراگير و اندوهي گسترده تمام شهر کربلا را فرا گرفت وهمگي لباس عزا به تن کردند، و رحلت آيت الله العظمي حاج آقا سيد ميرزا مهدي شيرازي را حادثه اي بزرگ دانستند، چون او را به درستي و از سر راستکاري اهل علم و عمل مي دانستند، او را فقيهي پرهيزگار و پاک؛ پدري مهربان و دلسوز باور داشتند. وي [مرحوم حاج رضا فدايي] مي گويد آن شب از شدت تأثر و اندوه در عالم رؤيا ديدم که نوري درخشان جهيدن گرفت و به سوي آسمان رفت. خوب که در آن نگريستم ديدم که در ميان آن نور درخشان مرحوم آيت الله العظمي حاج آقا سيد ميرزا مهدي شيرازي قرار داشت. فرياد زدم: وا اسفا، واحزنا، ما چنين نور درخشاني را از دست داديم. در اين هنگام هاتف وسروش غيبي پاسخم را داد: درست است؛ شما چنين نور درخشاني را از دست داده ايد، اما همين نور، چهار نور ديگر را از خودش به جاي گذاشت. پس قدرشان را بدانيد. پس عمويم اضافه کرد و گفت: منظور از آن چهار نوري که از آن نور درخشان به جاي مانده: چهار فرزند ايشان است، که مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله يکي از آنان مي باشند و آن سه نور ديگر، سه برادر وي هستند.



سؤال 8. ميان مرجع عالي قدر دام ظله و برادر بزرگتر ايشان، مرحوم آيت الله العظمي حاج آقا سيد محمد شيرازي قدس سره چگونه هماهنگي و تشريک مساعي بود؟

جواب 8. در پاسخ اين سؤال بايد در آغاز به عنوان يک مقدمه اين گزارش تاريخي از يونان باستان را به عرض رسانده تا پاسخ شما جواب داده شود. در تاريخ آورده اند: اسکندر که به ذوالقرنين هم مشهور است، وصيت کرد که به هنگام مرگ و وقتي که جنازه اش را تشييع مي کنند، کف دستش را، که با پنج انگشت آن اشاره مي کرد، از کفنش درآوردند تا مردم آشکارا آن را ببينند. وقتي که مرگ او فرارسيد و وصيت او را عمل کردند وتشييع جنازه اش فرارسيد، در آن هنگام از کنار حکيمي فرزانه گذشتند. حکيم وقتي که اين صحنه را ديد، و ديد که اسکندر بزرگ و فاتح ذوالقرنين، تشييع مي شود و کفِ دستِ او از کفنش بيرون است و با پنج انگشتش اشاره مي کند، و انگار به امر خاصي اشاره مي کند، پيش آمد و در برابر جنازه ايستاد و دستِ خود را با دو انگشت اشاره در برابر کف دست ذوالقرنين، که با هر پنج انگشت اشاره مي کند، گرفت. در اين هنگام ديدند دستِ اسکندر پايين آمد و در کفن فرو رفت. تشييع کنندگان از ديدن اين منظره تعجب کردند و راز آن را از حکيم پرسيدند. حکيم هم در پاسخ آنان گفت: اسکندر با اشاره اي که با پنج انگشتِ دستش مي کرد، مي خواست به ما بگويد: اگر پنج نفر انسان همدل و همفکر با هم باشند مي توانند جهان را مسخّر کنند. من با اشاره ام با دو انگشت به او فهماندم که لازم نيست پنج نفر همدل و همفکر با هم باشند تا جهان را به تسخير درآورند، بلکه اگر فقط دو نفر با هم همدل و همفکر باشند مي توانند با آن همدلي و همفکري جهان را تسخير کنند. به همين جهت ذوالقرنين، اسکندر فاتح و جهانگشا تسليم شد و دستش را پيش کشيد.

آري، اين يک حقيقت مسلّم در جهان هستي است و جنبه تکويني دارد. سنتي است الهي و ثابت، که بارها و بارها به تجربه نيز رسيده و دستاوردهاي فراواني به همراه داشته است. براي ارائه يکي از موارد آن، همدلي و همفکري، همکاري و همياري مرجع عالي قدر ما حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله با برادر بزرگشان مرجع راحل حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد محمد حسيني شيرازي قدس سره مي باشد، که در تمام طول حيات علمي و جهادي و زندگي اجتماعي و مبارزاتي پشتوانه او بوده است. اين همدلي و همکاري هم به صورت پنهاني و هم آشکارا و هم علماً و هم عملاً، و هم قلباً و فکراً و هم يداً و لساناً صورت مي گرفت و جامعه عمل به خود مي پوشيد. اين همدلي و همفکري، همياري و همکاري موجب آن شد که غالب توطئه ها و نيرنگ هاي دشمن، از حيث تبليغي و سمپاشي خنثي گردد، نقشه هاي شوم محاصره و بايکوت کردن، فشار و سانسور نمودن را درهم شکند، و سرانجام اين همدلي و همفکري اين بود که آيت الله العظمي حاج آقا سيد محمد شيرازي قدس سره توانست بر تمامي دشواري ها فائق آيد، و توانست در اين جنگ پردامنه ي نامحسوس و بي رحمانه ـ که شرق و غرب عليه او به راه انداخته بودند و مي خواستند حرکتِ فرهنگي و پيشروانه هوشمندانه او را متوقف سازند ـ پيروز و سربلند شود. باري دستاورد آن همدلي و همفکري، همکاري و همياري آن شد که ايشان در عرصه ي عرضه تفکر اسلامي چنان پرکار به تأليف بپردازد که از خود کتابخانه اي آباد و پربرگ و پربرکت بگذارد و در اين ميدان مبارزه افکار و مکاتبِ نوپديد و پرزرق و برق تفکرِ اصيل اسلامي را عرضه کند، آن هم در چيزي حدود هزار و پانصد جلد کتاب و جزوه، اين آثار پربرکت گنجينه اي است از آموزه هاي پاک و تجاربِ درس آموز و حکمت هاي ناب و ناياب و علوم و فنون و معارف و اندرزها، که همگي با همّت والاي آن مرحوم شرح و گردآوري شده اند و همگي از احاديث معصومين صلوات الله عليهم اجمعين استفاده و برداشت شده اند، به گونه اي که تمامي اين آثار معالم و معارف ديني را باز آفريني و بازکاوي کرده اند و ميراث فکري اهل بيت عليهم السلام را زنده نموده اند، و به آبشخوري پاک براي غناي فکري نسل جوان مسلمان از فرهنگ ديني تبديل شده اند، و عقيده محکم واستوار اسلام را عرضه کرده اند. جوان مسلمان با خواندن اين آثار با عقيده و فرهنگ و غناي ديني آشنا مي شود و با ميراث به جاي مانده رسول اکرم صلي الله عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام پيوند فکري به وجود مي آورد و او را به ريشه ها و اصالت هاي ديني اش باز مي گرداند و سرانجام مذهب اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين را به درستي مي فهمد و آن را مي پذيرد، و با فرهنگ معصومين که فرهنگ قرآن کريم و وحي است آشنا مي گردد؛ با آموزه هاي ناب و زلال اسلام چون: پايبندي به صلح و رواداري، همزيستي و درک متقابل، نفي خشونت و خشم، ظلم ستيزي و مبارزه با ستمگري، ترک فريبکاري و نيرنگ، و بسياري از مفاهيم ديگر.

و خلاصه در يک جمله گفته مي شود که: همفکري و همدلي، همکاري و همياري، همگامي و هماهنگي ميان مرجع عالي قدر دام ظله و برادر بزرگوارشان مرجع راحل أعلي الله مقامه برگ و باري فراوان و دستاورهايي چشمگير و ثمراتي خوشگوار پديد آورد، و تمامي طراحي هاي مکارانه و توطئه هاي شيطاني دشمن را برملا کرد و تمامي تهمت ها و افتراهاي مغرضانه و سست آنها را بي اثر ساخت. اگر آن همفکري و همدلي اين دو برادر نبود، دشمن در طراحي هاي شوم و توطئه گري هاي پليد خود موفق مي شد و در اين جنگ پردامنه ي نامحسوس پيروز مي گرديد. و در آن صورت براي خاندان محترم و ريشه دار شيرازي نامي ستوده نمي ماند و هيچ اثر درخشاني که توجه ديگران را جلب و جذب نمايد به جاي نمانده بود.



سؤال 9. مرجع والا حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله با قشر فقير و تهيدست جامعه چگونه رفتار مي کرد؟

جواب 9. حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله با قشر کم درآمد و تهيدستان مثل پدري بسيار مهربان و دلسوز رفتار مي کند؛ پدري که بسيار دلسوز است و با اعضاي خانواده رفاقت و دوستي مي کند. هميشه مواظب هستند که با آنان همدلي کند و با مساوات رفتار نمايد. به گونه اي که اين امر موجب شده است زندگي بسيار ساده و پايين و به دور از تنعم داشته باشد و سطح زندگي اش را مانند سطح زندگي خانواده هاي فقير ساخته است، و در مصرف، مسکن و پوشاک و اثاثيه منزل بسيار ساده و در سطح پايين است. خانه اش بسيار ساده و متواضع است و کمابيش به سطح زندگي برادر مرحوم خود مرجع راحل، حضرت آيت الله العظمي حاج آقا سيد محمد شيرازي قدس سره که براي همگان ظاهر بود بسيار شبيه شده است، و کساني که به ديدار او مي آيند به اين سادگي و تواضع معيشتي پي مي برند و به آساني سطح زهد و سادگي اش را درمي يابند. اين همان زندگي ساده اي است که براي مواسات و همدردي با نيازمندان و تهيدستان نوعي همدردي به شمار مي آيد. او در گذشته و اکنون همواره دست دهنده داشته و براي فقرا دلسوزي فراواني مي کنند. امروزه ايشان در خفا کفيل و سرپرست بسياري از خانواده هاي مؤمنِ تهيدست است؛ همان ها که به سبب عفت و آبروداري، خود را مانند مردمِ برخوردار و دارا نشان مي دهند و هرگز دستِ تکدي دراز نمي کنند و عفتمندي از چهره شان هويداست. آري، ايشان بسياري از چنين مؤمنان را ياري مي کند.



سؤال 10. برنامه هاي روزانه مرجع تقليد عالي قدر، حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله چيست؟

جواب 10. به اختصار و به طور کلي اين گونه عرض مي شود که وقت و برنامه روزانه آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله بر پايه وقف کردنِ خود در راه خدا، و ويژه ساختن خود براي خرسندي پروردگار و خدمت به بندگان او، استوار است. بنابراين، بخشي از وقت خود را به درس و تدريس مي گذراند و بخشي را به قرآن و حديث و کاوش کردن در آنها. قسمتي از وقت روزانه را در عبادت وبندگي و قسمتي را در ديدارها و ملاقات ها صرف مي کند. براي پي بردن به رويدادها و اطلاع يافتن از حوادث جهان امروز و نيز اهتمام ورزيدن به آنچه در بستر جهان اسلام مي گذرد، و موضعگيري مسئولانه در برابر اين حوادث، ساعاتي را مي گذراند، و مقداري از وقت را صرف استقبال از افراد و گروه هايي که به ديدارشان مي آيند مي کنند، که در اين ديدارها به برخي پرسش ها و نيازها پاسخ مي دهند و گاه مطالبي را از سر ضرورت و نياز بيان مي کنند. ايشان در شب بيش از سه الي چهار ساعت نمي خوابند و بعد از آن براي تهجد و نيايش بر مي خيزند و پس از آن به استفتائات مردم جواب مي دهند و آنگاه برنامه روزانه خود را شروع مي کنند، که غالباً در اين برنامه کارهايي چون تأليف و نگارش، بحث و تدريس و تحقيق، و مانند اينها را انجام مي دهند، تا روزشان را به شب برسانند. اين برنامه را هر روز دنبال مي کنند.



سؤال 11. لطفاً قدري درباره فعاليت ها و خدمات اجتماعي آيت الله العظمي شيرازي دام ظله سخن بگوييد؟

جواب 11. آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله فعاليت هاي گسترده اجتماعي، خيريه اي، ديني، علمي و فرهنگي، فني و تربيتي، و تبليغي دارند که به صورت مستقيم يا با واسطه انجام مي شوند، و تمامي بسترهاي زندگيِ روزمرّه را در بر مي گيرند، که در قالب حسينيه ها، مدارس، دانشکده ها، درمانگاه ها، بيمارستان ها، داروخانه ها، گروه هاي فني، هيئت هاي تخصصي، مؤسسات خيري و اجتماعي و مانند اينها صورت مي گيرند.

در تمام اينها فعاليتي گسترده و پر دامنه اي انجام مي دهند و پيشگامي، پشتيباني، همکاري و ارتباط ايشان بسيار چشمگير و دقيق است.



سؤال 12. ارزشگذاري و تقييم علمي شما از موسوعه «اهل بيت عليهم السلام في القرآن» تأليف مرجع والا حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله چيست؟ و در کتابخانه اسلامي شيعي چه نقشي مي تواند داشته باشد؟

جواب 12: موسوعه و دانشنامه «اهل بيت عليهم السلام در قرآن کريم» تأليف آيت الله العظمي حاج آقا سيد صادق شيرازي دام ظله در نوع خود نخستين اثر تأليفي است که تاکنون چنين اثر با چنين موضوعي تأليف نشده است. اين دانشنامه تخصصي مايه زينت و آراستگي و غناي کتابخانه اسلامي است و خلأ موجود را در بستر معارف ولايي و اهل بيتي پر مي کند و اين فضاي خالي از حيث فکري، اعتقادي و فرهنگي با اين دانشنامه پر مي شود. خداي سبحان ربع قرآن را درباره اهل بيت عليهم السلام و در مدح آنان نازل فرموده است، چنان که در روايات شريفه و مأثور ما نيز بدان اشارت رفته است. نکوهش دشمنان اهل بيت عليهم السلام و غاصبان منبر جدشان و حقوقشان، ربايندگان خلافت بحق آنان و دشمنان سرسختي که با اين خاندان مقدس جنگيدند، نيز ربع ديگر قرآن را در برگرفته است، که اين نيز در روايات وارد شده است. بله خاندان پاک مطهر و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، همچنان حقشان مجهول و پنهان، و قدر و جايگاهشان نيز نا آشکار و مخفي مانده است و فضل و مقام والايشان آن گونه که شايسته و بايسته است بدان پرداخته نشده است. بنابراين، دانشنامه اهل بيت عليهم السلام در قرآن با بهره گرفتن از روايات اهل سنت و کتاب هايشان، منزلت و شأن والاي اهل بيت عليهم السلام را اثبات کرده است؛ يعني اثبات آنچه خداي سبحان براي رسول مکرم صلي الله عليه وآله و خاندان مطهر او مقرر ساخته، وشأن، خلافت، امامت و رفعت آنها در قرآن حکيم و فرقانِ عظيم ثابت و مسلم فرموده است. تمامي اينها به صورت يکجا و مستند و پژوهيده در اين موسوعه جمع شده است و از زواياي پنهان منابع مختلف و پراکنده و لطايف پنهان مانده در تاريخ گزاره ها و گزارش هاي ناب و ناياب را گرد آورده و در دسترس خواستاران و تشنگان حقيقت مي نهد. اين دانشنامه، الحق که ابتکار و نوآوري زيبا، و کاري است بايسته و شايان و اثري است ماندگار.



سؤال 13. اگر ممکن است، خاطراتي چند از مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله بيان کنيد.

جواب 13. هر روز و هفته و ماه و سالي که انسان در کنار مرجع عالي قدر و در خدمتِ ايشان حضور داشته باشد، لاجرم از انبوه خاطرات، قصه ها، لطايف و دقايق حِکمي و نوادر اخلاقي برخوردار مي شود که البته همگي آنها اخلاص او را براي خداي سبحان و ارادتِ والاي ايشان به رسول مکرم اسلام صلي الله عليه وآله و ائمه معصومين عليهم السلام نشان مي دهند و به ما مي فهمانند که ايشان واقعاً خود را و وقت خود را، وقف خداي متعال و خدمت به دين مبين اسلام و نفع رساندن به مردم و خدمت رساندن به آنها کرده است. از خوش برخوردي و گشاده رويي و لبخنده اي که از چهره شان جدا نمي شود بگوييم يا از گشاده دلي و سعه صدر و مهرباني اش؟ از روح بزرگ و سترگ و معنويت پردامنه و گسترده اش بگوييم يا از اخلاص و ارادت والاي او؟ او ادامه دهنده راه اجداد مطهر و پاک خود، و نمادي از سيرت و منش پاکيزه و اخلاق حسنه آنان است. هيچ کسي همنشين وي نمي شود مگر آنکه بر ايمان و پاکدلي اش افزوده شود، و هيچ کس همسخن او نمي شود مگر آنکه از خرمن ادب و نزاکتِ او خوشه برچيند و از اخلاق والايش دسته معطر برگيرد و از فروتني اش درسي و عبرتي بياموزد. او همواره همگان را به التزام و پايبنديِ به تقوا و پارسايي و فراگيريِ دانش و ادب دعوت مي کند، به خصوص نسل جوان را. همگان رابه جديت و کوشش و به ضرورتِ داشتن نشاط و فعاليت و همتِ والا فرا مي خواند، تا از آنها در راه خدا و براي برتري بخشيدن به نام خدا و کلمة الله و براي خدمت کردن به بندگان خدا استفاده کنند. هميشه مي کوشد که نيازهاي ديگران را به قدر مستطاع برآورد، و هميشه به دوستان و همنشينان خود نيز توصيه و سفارش مي کنند که در برآوردن نيازهاي ديگران به اندازه توان خود کوشا باشند. فراموش نمي کنم روزي را که به جوانان طلبه و دانش پژوه حوزه و علوم ديني، که از برخي شهرهاي هند به ديدار وي آمده اند، فرمود: هريک از شما لاجرم و بي ترديد نام رهبر انقلاب هند، گاندي را شنيده ايد، و همه شما مثل او انسان هستيد و قدرت و توانتان از او کمتر نيست. گاندي غير مسلمان توانست هند را از يوغ بندگي و استعمار رهايي بخشد، چنان که همه شما اين را به خوبي مي دانيد، و نيز مي دانيد که اين کشور چقدر گسترده و متفاوت است و عقايد و اديان و فرهنگ ها و زبان ها و گويش هاي متنوعي دارد.

گاندي چنين کشوري را از چنگال استعمار پير انگليس رهانيد و مردم آن ديار را آزاد و مستقل کرد به گونه اي که سرنوشت خود را به دست خودشان گرفتند. حال شما که مسلمانيد و بهتر از ديگران مي توانيد فعاليت کنيد و اصولاً اسلام براي رهايي و آزادي ملت ها آمده است و در پي آن است که خير و خوبي و سعادتمندي تمامي مردم جهان را تأمين کند.

سپس ايشان سخن خود را چنين ادامه داده و فرمودند: اگر تنبلي و بي توجهي کنيم و فرياد رساي آزادي بخش اسلام را به ديگران نرسانيم و عدالت اين دين را به آنان نشان ندهيم و نواي قرآن مجيد و قسط آن را زمزمه ننماييم و فرهنگ پربار و والاي رسول اکرم صلي الله عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام را در تمام جهان نگسترانيم ـ آن هم با وجود رسانه هاي تصويري و صوتي و فناوري هاي پيشرفته کنوني و نوين ـ در آن صورت جواب ما به سؤال خداي متعال در اين باره چه خواهد بود؟ مخصوصاً اگر او ميان ما و کسي مانند گانديِ غير مسلمان در دستيابي به هدف عمده اش مقايسه و مقارنه اي انجام دهد چه جواب خواهيم داد؟ در حالي که ما براي گسترش اسلام و دستيابي به هدف اسلام تلاش چنداني نکرده ايم و سعي کافي ننموده ايم که از رهگذر دين اسلام تمامي مردم را به سوي سعادتمندي سوق دهيم؟ بنابراين: در انجام وظيفه ديني و در راه دستيابي به اهداف والاي اسلام و تحقق بخشيدن به آن هرگز نبايد کم کاري و فروگذاري کنيم ـ ان شاء الله تعالي ـ .

  • نظری برای این خبر درج نشده است.