LOGIN
دیدارها
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر:"
مي بينم که در آينده نزديک بيشتر جوانان جهان اسلام پيرو اهل بيت عليهم السلام خواهند شد
کد 2142
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 09 مهر 1388 - 11 شوال المكرّم 1430

 
در روز جمعه، پنجم ماه شوال سال جاري (1430ق.) مصادف با سوم مهرماه 1388 مهندس «نبيه ابراهيم» عضو شوراي استانِ قطيفِ عربستان سعودي به همراه جمعي از خواهران و برادران با مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله ديدار کردند و مورد استقبال گرم معظم له قرار گرفتند.

مهندس نبيه ابراهيم خطاب به مرجع عالي قدر اظهار داشت: ديدار شما برايم افتخار بزرگي است و پس از سي سال اين آرزوي من برآورده شد. مشتاقانه به اطلاع شما مي رسانم که نام و ياد مرجع راحل، حضرت آيت الله العظمي حاج سيد محمد حسيني شيرازي قدس سره در خون و رگ ما جريان دارد. در جواني با وي آشنا شديم و صبح و شام ما با ياد او همراه بود و او ـ که خدايش رحمت کند ـ در تمام فعاليت هاي ما حضور داشت و همو بود که ما را از تاريکي ها رهانيد و در شاهراه روشنايي و نور قرار داد.

او نخستين مرجعي بود که مردم حوزه خليج را در تمام عرصه ها به ويژه در عرصه فرهنگ، پرورش ديني و حوزه، مورد توجه قرار داد.

آن فقيد، پيشگامِ توجه و عنايت به قشر جوان بود، و اين نگرش، طرح راهبردي ايشان به شمار مي رفت. گفتني است که اين طرح مرجع فقيد، دستاوردهاي مثبت و مهمي در رويارويي با چالش هاي گوناگونِ جريان هاي فکريِ باطل و بيگانه با اهل بيت عليهم السلام داشت. در حال حاضر اين روحيه و گرايش را به طور کامل در وجود حضرت عالي متبلور مي بينيم. از اين که چنين فرصتي در اختيار ما گذاشتيد سپاسگزاريم.

آن گاه مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي شيرازي دام ظله خواهران ديدار کننده را مخاطب قرار داده و فرمودند: خداي متعال مي فرمايد: «لَقَدْ کَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ؛(1) به راستي در سرگذشت آنان، براي خردمندان عبرتي است».

ايشان افزودند: مراد از عبرت، پيروي، فراگيري دانش و استمرار و پايايي در کار است. در تاريخ آمده است که: يکي از راهبان مسيحي معاصر روزگار حکومت اميرالمؤمنين علي عليه السلام بود. او پسري داشت به نام «سن سن». پدر سن سن بر آيين مسيحيت از دنيا رفت و خودِ سن سن مسلمان شد، اما تا آخر عمر از اهل بيت عليهم السلام رويگردان بود. او را «اعين» مي ناميدند. او هم عصر امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام بود. يک دختر و ده پسر داشت که همگي شان همانند پدر، از اهل بيت عليهم السلام رويگردان بوده، روزگارِ امام سجاد عليه السلام و امام باقر عليه السلام را درک کردند و هم عصر آن دو بزرگوار بودند.

دختر اعين که «ام اسود» کنيه داشت، توسط يکي از اصحاب امام زين العابدين عليه السلام به نام «ابوخالد کابلي» و همشاگردي «ابو حمزه ثمالي» شيعه اي خالص و مؤمن شد و خود سببِ شيعه شدن هشت تن از برادرانش گرديد که از آن جمله «زرارة بن اعين» که يکي از اصحاب مورد اعتماد ائمه عليهم السلام بود و ديگر برادرانش «حمران بن اعين» و «بکير بن أعين» بودند. فرجامِ کار اين که ده ها تن از فرزندان و نوادگان اين خاندان از اصحاب مورد اعتماد امامان معصوم عليهم السلام تا حضرت صاحب الزمان عجّل الله تعالي فرجه الشريف شدند. تمام اين دستاوردها به برکت وجود زني صالح و مؤمن به نام «ام اسود» حاصل شد.

مرجع عالي قدر در ادامه فرمودند: زن، يک جهان انرژي است که اگر از توانمندي هاي خود استفاده کند، به تنهايي مي تواند امتي را هدايت نمايد و تغيير دهد.

معظم له سپس روايتي از امام رضا عليه السلام نقل فرمودند که مي فرمايند: «رحم الله من أحيا أمرنا؛ خداي رحمت آورد بر آن کس که امر ما را احيا کند».

پرسيدند: امر شما چگونه احيا مي شود؟

امام عليه السلام فرمودند: «يتعلم علومنا و يعلمها الناس، فإن الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا؛ دانش ما را فراگيرد و آن را به ديگران بياموزد، چه اين که اگر مردم، زيبايي و خوبي سخن ما را بدانند، به يقين از ما پيروي خواهند کرد»(2).

سپس معظم له افزودند: سزاوار است که زنان و مردان با ايمان، تلاش جدي در فراگيري علوم اهل بيت عليهم السلام داشته باشند و بي دريغ در راه نشر و معرفي آن به مردم، بکوشند.

ايشان تأکيد کردند: نتيجه شرايط فعلي جهان و گذشته، زمان حاضر و آينده تاريخ، به روشني نشان مي دهد که در دو دهه آينده، قطعاً بيشتر جوانان پيرو اهل بيت عليهم السلام خواهند شد، چراکه جهانِ امروز از آزادي نسبي برخوردار است و غالب مردم، فرهيخته اند. طبيعي است که آزادي و فرهنگ سالم، نتايج مثبتِ بيشتر و بزرگ تري به ارمغان خواهد آورد.

مرجع عالي قدر تأکيد کردند: زنان مؤمن بايد دختران و زنان جوان را با دو ويژگي و تخصص بپرورانند:

1. هنر مناظره؛

2. اخلاق نيکو و پسنديده.

چه اين که اگر دختران و زنان جوان از اين دو ويژگي برخوردار شوند، در تمام عرصه ها نقش بسيار اثر گذاري در هدايت همگنان خود خواهند داشت، اما اگر از کوشش در اين راه کوتاهي کنند، در روز قيامت با ديدن مقام «ام اسود» انگشت حسرت به دندان خواهند گرفت. بايد توجه داشت که ام اسود در خانواده اي شيعي زاده نشد و پرورش نيافت، ولي توانست چنان کار بزرگي را انجام دهد.

در مقابل، شما ـ بحمد الله ـ با ايمانِ به اسلام و دوستي اهل بيت عليهم السلام پرورش يافته ايد، لذا مي سزد که نقش و عملکرد شما به مراتب بزرگ تر و گسترده تر از اقدام و دستاوردِ ام اسود باشد.

معظم له سپس برادران حاضر را مخاطب قرار دادند و فرمودند: روايتي از کتاب شريف کافي برايتان نقل مي کنم. از امام باقر عليه السلام روايت شده است که فرمودند: «روزي پدرم در جمع اصحاب خود فرمودند: چه کسي با ميل و رغبت آماده است، اخگري از آتش را در دست خود آن قدر نگاه دارد تا خاموش شود؟

همگي ترسيدند و بدين امر تن ندادند.

امام باقر عليه السلام فرمودند: من برخاستم و گفتم: اي پدر، فرمانم مي دهي چنين کنم؟

فرمودند: منظورم تو نبودي، چراکه تو از مني و من از توأم. من از آنان چنين چيزي را خواستم.

امام باقر عليه السلام فرمودند: پدرم سه بار اين مطلب را تکرار کردند، سپس فرمودند: چه بسيار است ادعا و اندک است عمل! به يقين اهل عمل اندکند، به يقين اهل عمل اندکند. آگاه باشيد که اهل عمل و گفتار را مي شناسيم و آنچه پيشنهاد دادم، از سر ناآگاهي ما نسبت به شما نبود، بلکه خواستم شما را بيازمايم.

سپس امام باقر عليه السلام فرمودند: به خدا سوگند، چنان شده بودند که گويي زمين آنان را به جنبش و لرزش درآورده است و چون در هر يک از آنان مي نگريستم، از شدت شرم، عرق از سراسر وجودش روان و چشم به زمين دوخته بود و سر بر نمي افراشت. چون پدرم اين حالت را در آنان ديدند، فرمودند: خدا بر شما رحمت آورد، جز خير نمي خواستم. [بدانيد که] بهشت را درجاتي است و درجه اهل عمل را اهل زبان و گفتار در نمي يابند و درجه اهل گفتار را غير آنان به دست نمي آورند.

امام باقر عليه السلام فرمودند: به خدا سوگند، اصحاب [با شنيدنِ اين سخنان،چنان حالتي يافتند که] گويي از بند رها شده اند»(3).

مرجع عالي قدر در ادامه فرمودند: زماني که روايت يا حديثي را مي خوانم، خود را جاي مخاطبان آن حديث قرار مي دهم و از خود مي پرسم: اگر به جاي اصحاب امام عليه السلام مي بودي چه مي کردي؟

آن گاه افزودند: زندگي سراسر آزمون است، لذا مي سزد که مؤمنان، با نتيجه عالي از ميدان آزمون و امتحان سرفراز برآيند.

روشن باشد که چنين امري، مستلزمِ کوشش فراوان و تحمل سختي هاست. مهمترين کاري که در حال حاضر بايد بدان بپردازيد، اين است که از تلاش همه جانبه در پرورش جوانان و توجه به آنان دريغ نورزيد. بدانيد که اين امر، وظيفه و مسئوليتي است بزرگ که بر دوش روحانيون و فرهيختگان نهاده شده است. پس در ايفاي اين مسئوليت، همت گماريد تا به درجات عاليه بهشتي نايل آييد و البته با اين کار، به دين خود و اهل بيت رسول خدا ـ که درود خدا بر آنان باد ـ خدمت خواهيد کرد.

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. يوسف(12)، آيه111.

2. وسائل الشيعه، ج27، ص92، باب8، حديث33297.

3. فروع کافي، ج8، ص288.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.