LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی شیرازی دام ظله با علما، فضلا و عموم مؤمنان در شهر مقدس قم (۱۷ ذی القعده ۱۴۴۳)
کد 29249
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 11 تیر 1401 - 2 ذوالحجّة الحرام 1443

در روز جمعه ۱۷ ذی القعده ۱۴۴۳ق (۲۷ خرداد ۱۴۰۱) یکی دیگر از سلسله نشست های علمی روزانه مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله با علما، فضلا و عموم مؤمنان در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.

مشروح مطالب مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:

سؤال: اگر شخصی بعد از نماز ظهر و عصر یقین داشت که یک رکعت نماز کم خوانده، ولی نمی داند از ظهر است یا از عصر، تکلیف چیست؟

جواب: به مقتضای علم اجمالی شک بین متباینین است و باید هر دو را اعاده کند. بله؛ در فرع دیگری روایت دارد:« انما هی اربع و کان اربع»(وسائل الشیعه ج4باب63ص291) که اگر فهم عدم خصوصیت بشود، که به نظر می رسد حرف خوبی است، می گوییم یک چهار رکعت بخواند، کافی است، البته بعد از آنکه یک رکعت نماز احتیاط به نماز دوم ضمیمه کند.

سؤال: آیا در همین فرع که مطرح شد نمی توان گفت که بعد از خواندن نمازاحتیاط یقین پیدا می کند که نماز عصرش صحیح است و نسبت به نماز ظهر که شک دارد قاعده فراغ جاری می شود؟

جواب: قاعدۀ فراغ در جایی است که شک، طرف علم اجمالی نباشد و در اینجا طرف علم اجمالی است.

سؤال: مغرب شرعی به استتار قرص خورشید محقق می شود یا ذهاب حمره مشرقیه؟

جواب: در این مسأله دو دسته روایات داریم. یک دسته دلالت دارد بر استتار قرص و دسته دیگر می گوید به ذهاب حمره مشرقیه مغرب محقق می شود و مشهور فقها شهرتاً عظیمه قائل شدند که مغرب شرعی به ذهاب حمره مشرقیه است و روایات استتار قرص را حمل بر تقیه نموده اند و با اینکه در این مسأله اقل واکثر است و روایات قابل جمع دلالی است به اینکه تحقق مغرب به صرف استتار قرص باشد، لکن تاخیر تا ذهاب حمره مشرقیه افضل است. اما مع ذلک مشهور فقها جمع جهتی بین این دو دسته روایات را بر جمع دلالی مقدم دانسته اند و وجهش هم این است که عامه ملتزم بودند به این که صرف استتار قرص نماز مغرب خوانده و در ماه رمضان افطار می کردند و اگر می دیدند شخصی افطار و نماز مغرب را تا ذهاب حمره مشرقیه به تاخیر می اندازد معلوم می شد که آن شیعه است لذا چون جهت تقیه در این مسأله شدید بوده روایات استتار قرص حمل بر تقیه شده است.

سؤال: آیا حرمت هتک میت حق است یا حکم؟

جواب: حکم است و حق نیست تا با اجازه خود میت نسبت هتک حرمت او جایز شود.

سوال: اگر میت مکان خاصی را برای دفن خود معین ننموده، ورثه در مکان دفن مخیر هستند؟

جواب: بله، زیرا ولایت دفن برای ورثه است.

سوال: عنوان هتکِ حرمت میت به چه چیز محقق می شود؟ و ملاک در هتک چیست؟

جواب: هتک یک عنوان عرفی است، لذا هرجا عرفاً صدق هتک بشود، جایز نیست و اگر عرفاً صدق هتک نشود، جایز است. مثلا اگر میت استخوان شده نبش قبر او در وقتی که یکی از مسوغات نبش باشد، هتک نخواهد بود. اما اگر به گونه ای باشد که چنانچه قبر را نبش کنند احتمال اینکه حشرات به بدن آن میت افتاده باشند وجود داشته باشد، این هتک میت است و لذا نبش جایز نیست و اگر چنانچه در موردی نبش ضرورت داشت و از طرفی نبش مستلزم هتک هم بود در اینجا بین حرمت هتک و جواز نبش به خاطر ضرورت تزاحم می شود و باید دید از ادله اهمیت کدامیک استفاده می شود تا آن را مقدم کرد و یا اگر بنا به قول بعضی همچون میرزای شیرازی و میرزای نائینی که تقدیم محتمل الاهمیة را نیز لازم می دانند، اگر احتمال اهمیت یکی از آن دو داده شود، تقدیم آن واجب خواهد بود. اما چنانچه قبلاً بیان شد، به نظر می رسد که تقدیم محتمل الاهمیة واجب نباشد، زیرا احتمال یعنی عدم العلم و همین که ما علم نداشتیم که علم اهم است، ادله برائت جاری می شود. و اگر گفته شود که در مقام امتثال اگر محتمل الاهمیة را مقدم کنیم، یقین به برائت ذمه پیدا کرده ایم والا نه، در جواب می گوییم تحصیل برائت یقینیه درمقام امتثال به مقداری که علم به اشتغال داریم واجب است، و در جایی که احد المتزاحمین محتمل الاهمیة باشد، علم به اشتغال ذمه نسبت به خصوص آن محتمل الاهمیة نداریم، زیرا چنانچه بیان شد، احتمال عدم العلم است و هرجا عدم العلم بود، رفع ما لا یعلمون شامل آن می شود.

سؤال: در خیار عیب گفته اند که هرآنچه زائد یا ناقص از خلقت اصلیه باشد، عیب است حتی اگر صفت کمال باشد و موید آن هم روایت ابن ابی لیلا است، آیا اینکه حتی اگر صفت کمال باشد، عیب محسوب می شود، خلاف عرف نیست؟

جواب: نسبت به روایت ابن ابی لیلا در آن مورد خاص که در روایت ذکر شده، برداشت ابن ابی لیلا بود که آن صفات کمال است که برداشت او برای ما حجت نیست، لذا قاعده اش این است که هرچیزی عرفاً زائد یا ناقص بر خلقت اصلیه باشد، عیب محسوب شده و موجب خیار عیب می شود، مضافاً بر اینکه خود همین مورد که در روایت است ظاهراً عرفاً نقص باشد و محرز نیست که صفت کمال باشد.

سؤال: اگر شخصی در زمان حیاتش به دیگری پول داده و گفته که این پول را صرف دفن من در فلان مکان کن، حال اگر این مال بیش از ثلث اموال او باشد، باز این وصیت نافذ است؟

جواب: اگر آن پول را به آن شخص بخشیده است، در این صورت منحصر به ثلث نخواهد بود، اما چنانچه نبخشیده باشد و صِرف امانت در نزد او باشد، مشروط به این است که بیش از ثلث نباشد. و اگر بیش از مقدار ثلث باشد، منوط به اجازه ورثه خواهد بود.

سؤال: در غسل جمعه تا چه وقت اگر انجام شود، نیت ادا می تواند بکند؟

جواب: به نظر می رسد علی الاصح چنانچه که عده ای از فقها فرمودند، غسل جمعه تا مغرب ادا خواهد بود. بله؛ افضلیت آن تا ظهر است. بعضی هم فرموده اند چون محرز نیست از ظهر تا مغرب ادا باشد، لذا نیت مافی الذمة کند. به هر حال چون روایات در این مسأله مختلف است، لذا برداشت فقها هم مختلف است.

سؤال: بهترین عملی که حضرت بقیة الله عجل الله فرجه الشریف را از ما راضی می کند، چیست؟

جواب: جدیّت در اینکه واجبی را ترک نکند و حرامی را انجام ندهد و چنانچه مبتلا به یکی از این دو شد فوراً توبه و استغفار کند.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.