LOGIN
خبر
shirazi.ir
"«آیینه ی افکار»"
بهره گیری از فرصت های اصلاح
کد 4084
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 02 فروردین 1395 - 11 جمادى الثانية 1437
«آیینه ی افکار»
(مجموعه مقالات برگرفته از دیدگاه ها و افکار مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی)
 
باب اول: خودسازی، روش ها و راهکارها
 
بخش اول: برنامه و راه تغییر و تحول نفس

فصل پنجم: بهره گیری از فرصت های اصلاح
 
اصحاب حجر
 
از نخستین روزهایی که آدمی پا بر زمین نهاد، خداوند او را به حال خود رها نکرد و با فرو فرستادن پیامبران او را یاری کرد تا معرفت زیستن در این جهان خاکی و پیچیدگی های آن را بیابد و در خطراتی که پیش رویش هست گرفتار نشود. ساختار روحی آدمی به گونه ای است که هر آن ممکن است در لغزش ها و خطاها فرو غلتد، در نتیجه، بشر همواره نیازمند راهنمایی است و خداوند پیامبران را یکی پس از دیگری برای راهنمایی بشر برانگیخت.
 
اما اصحاب حجر که بودند؟
 
آیین های آسمانی، یکی پس از دیگری برای برطرف ساختن این نیاز بشر تشریع شده اند. گاهی برخی از معارف و فنون مورد نیاز بشر نیز در آموزه های این ادیان یافت می شد. در این میان آموزه های بسیاری در کتاب های این شریعت ها در غالب گزارش های داستان گونه از وقایع تاریخی به چشم می خورد. قرآن نیز از این ویژگی بهره مند است و شرح حال بسیاری از اقوام گذشته و رفتار آنها با فرستادگان خدا و سرانجامِ آنها ذکر شده است. یکی از این رویدادها مربوط به «اصحاب حجر» است که مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق شیرازی دام ظله العالی در یکی از سخنرانی های خود، به تفصیل درباره ی سرگذشت این قوم پرداخت و با واکاوی سرگذشت آنها نکات ظریفِ ارزشمندی را بیان فرمودند. در این مجال برخی از سخنان گهرمند ایشان را در این باره بیان می کنیم:
 
«اصحاب حجر، قوم حضرت صالح پیامبر علیه السلام بودند. ایشان همراه حضرت هود علیه السلام نزدیک مرقد شریف حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در وادی السلام نجف مدفون اند و مستحب است که آن دو بزرگوار را پس از فراغت از زیارت امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام زیارت کنند، همان طور که، به زیارت حضرت آدم و حضرت نوح علیهما السلام که آنجا مدفون اند، نیز سفارش شده است.
 
اما حجر، اسم منطقه ای است که حضرت صالح علیه السلام برای راهنمایی قومی که در آن منطقه زندگی می کردند مبعوث شد. این قوم نیز به همین نام معروف شدند. حضرت صالح علیه السلام اولین پیغمبری نبود که قومش او را تکذیب کردند. پیامبران گذشته نیز با تکذیب قوم خود رو به رو شده اند. هرچند که همه ی این پیامبران، به واسطه ی معجزات و آیاتی آشکار، مشخص بود که از جانب خدا مبعوث شده اند. اما به هر حال، این [آیه ها] به اصحاب حجر سودی نبخشید و ـ همان گونه خداوند متعال فرمودند ـ آنها از این آیات و نشانه ها روی برگرداندند».
 
انسان به طور طبیعی از پذیرش هر امر جدیدی روی گردان است و در برابر پذیرش آن ایستادگی می کند هرچند که درست و به جا باشد. کارهای سخت و طاقت فرسا بشر را به پذیرش راهکارهای مؤثر و وفق دادن خود با آنها وا می دارد. از این رو بر دست اندرکاران و مصلحان جامعه بایسته است که در کار خود دلسرد نشوند و برای دست یافتن به اهداف اصلاحی خود، از شکست ها و سختی ها هراس به دل راه ندهند. مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در این باره می فرماید:
 
«حضرت صالح علیه السلام ـ چنان که در روایات وارده از معصومین صلوات الله علیهم آمده است ـ مردم را صد و شانزده سال [به حق] دعوت کرد و در این مدت بیش از هفتاد نفر به او ایمان نیاوردند، به میانگین کمتر از یک نفر در سال! و این دلیلی است بر آنکه ما نباید ارشاد مردم و امر به معروف و نهی از منکر آنها خسته شویم حتی اگر قبولی حرفمان کم و تأثیر کارمان جزئی باشد».
 
پافشاری در هدایت کردن
 
پس با وجود سخت سری و مقاومت بشر در پذیرش حرف حق، شایسته است که در شناساندنِ حق از باطل از کلامی ساده و روشن و قانع کننده بهره گرفت، به گونه ای که فهمیدنِ آن برای شنونده ساده باشد و در حدّ امکان باید کلام تأثیرگذار باشد تا بهتر در شنونده اثر کند و شاید آن را به کار گیرد. مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در ضرورت تفهیم و قانع کردن شنونده تأکید فرمود:
 
«اعراض صورت نمی گیرد، مگر پس از آنکه امر الهی بر مردم روشن شود لذا در قرآن کریم می بینیم که [اعراض را] پس از عرضه ی معجزات و دلایل آشکار می داند. زیرا اگر کسی نداند که حج بر او واجب است و به حج نرود، [از حج] اعراض نکرده است. اما کسی که از وجوب حج آگاه است ولی با وجود آن، حج به جا نیاورده در این صورت، می گویند که او از حج اعراض کرده است. وضعیت اصحاب حجر این گونه بود آنها پس از نزول آیات و مشاهده ی معجزات همچنان پیامبران خدا را تکذیب می کردند. آری، آنان از آیاتِ خدا اعراض کردند».
 
هرچند معجزات، یاریگر پیامبران در رسالت و برنامه های هدایت بخش آنان بودند، ولی اغلب مردم حتی با دیدن معجزات روشن آنها، باز پیامبران و دعوت آنان را منکر می شدند. نمونه ای آشکار از این معجزات و انکار مردم، ناقه ی صالح است. مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی در یکی از گفتگوهای خود درباره ی این معجزه ی خداوند فرمودند:
 
«بزرگترین معجزه و دلیل برای پیامبری حضرت صالح علیه السلام، ناقه ی او بود. عده ای از مردم قومش از او خواستند که شتری برای آنان از دلِ کوه درآورد، تا آنان راستی ادعایش را باور کنند. بدین معنی که اگر او پیامبر خدا بوده، پس خدا دعای او را مستجاب خواهد کرد. حضرت صالح علیه السلام خواسته ی آنان را ردّ نکرد. پس به سوی خدا رو کرد و خواسته ی آنان را از پروردگارش طلبید. ناگهان صدای ترسناکی از دلِ کوه درآمد و کوه دو نصف شد و شتری بزرگ از دلِ آن بیرون آمد. که در بزرگی آن گفته اند که به اندازه ی ده شتر بود و بچه اش در پی اش می آمد. این کار برای خدا چیزی نیست. چراکه حضرت آدم و حوا را پیش از آن بی واسطه ی پدر و مادر آفرید و حضرت عیسی علیه السلام فقط از یک مادر آفرید. خداوند در قرآن می فرماید: «إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ؛(1) ما وقتی چیزی را اراده کنیم همین قدر به آن می گوییم باش بی درنگ موجود می شود».
 
دشواری های قانع کردن معاندان
 
معجزه ی حضرت صالح علیه السلام، یعنی ناقه اش دلیلی کافی و آشکار برای رسالت آن جناب بود. اما افسوس که قوم او تن به اصلاح و پذیرفتن راه هدایت ندادند، چراکه با خوی و طبیعتِ زندگی آنان تعارض دارد. البته این موضوع، خود شاهدی است بر اینکه تغییر و اصلاح، نیازمند تلاشی بزرگ و خستگی ناپذیر است. این تلاش باید ملازم صبر و پشتکار باشد تا به هدفِ عالیِ خود که راهنمایی مردم است بینجامد. آیت الله العظمی شیرازی در یکی از سخنرانی های خود فرمودند:
 
«ناقه ی صالح علیه السلام، پر مو و زیبا بود و مانند یک انسان عاقل حکیم بر روی زمین گام بر می داشت. نه شخصی را می آزرد و نه حیوانی و کاشته ای و نه به هیچ چیز دیگر آسیب نمی رساند؛ دقیقاً همانند یک انسان مؤمن خردمند از گیاهان زمین می خورد و هنگامی که به مزرعه ای می رسید راه خود را کج می کرد و از آن حتی به اندازه ی یک دانه نمی خورد و پا در آن نمی گذاشت. و هرگز پیش نیامد که آسیبی به کسی یا حیوانی و یا حتی حشره ای وارد کند.
 
با وجود هیکل بزرگش در هنگام راه رفتن خیلی با احتیاط گام بر می داشت و از دیگران کناره می گرفت. حیوانات دیگر هم به قدرت پروردگار از او می ترسیدند. بدین ترتیب، تنها آفرینش و به وجود آمدنش معجزه نبود، بلکه همه ی کارهای او خارق العاده بود. او در یک روز همه ی آب روستا را می نوشید، آبی که شاید برای صد هزار نفر باشد، و روز دیگر را برای اهل آن روستا می گذاشت که آب بنوشن، پس روزی او آب می نوشید و روز دیگر اهل آن روستا. این روزها برای آنها معلوم بود. همان گونه که در آیه ی شریفه آمده است که: «قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ؛(2) گفت این ماده شتری است که نوبتی از آب او راست و روزی معین نوبت آب شماست».
 
با وجود آن، اصحاب حجر همگی متعرض این آیات شدند و با یکدیگر قرار گذاشتند که آن شتر را بکشند، به زعم اینکه این شتر آنها را از آب محروم کرده است، با وجود آنکه آنها دام هایی داشتند و از شیر آنها استفاده می کردند، ولی این ـ العیاذ بالله ـ طغیانی آشکار بود».
 
این داستان قرآنی بر رهیافتگی مؤثر در راهنمایی بشر تأکید می کند و آن دست نکشیدن از منظومه دراز راهنمایی بشر و گسترش آن به عنوان راهکاری فکری و تربیتی در اجتماع است. این قصه به ما می آموزد که در راه هدایت بشر از شکست ها نباید هراسید. راهنمایی و اصلاح بشر کاری بس دشوار است و نیازمند کار مدوّن و پیگیری مداوم و راهکارهایی مبتنی بر سادگی و وضوح و همه فهمی است. امروزه مردم بیش از هر زمان دیگری نیازمند این برنامه اند. بدین خاطر مرجع عالیقدر آیت الله العظمی شیرازی در سخنرانی ای در این خصوص فرمود:
 
«در این هنگام پیامبرشان به آنها خبر داد که سه روز دیگر عذابی از جانب خداوند در پیش دارند. در روز نخست چهره شان زرد، و در روز دوم چهره شان سرخ و در روز سوم سیاه می شود. پس اگر تا آن هنگام دست از کارهایشان نکشند عذاب خداوند بر آنان نازل خواهد شد.
 
سبحان الله! چقدر رحمت خدا وسیع است! با وجود آنکه این مردم پیامبران را تکذیب کردند و پس از نزول آیات خدا نیز در تکذیب خود سماجت ورزیدند باز خدای متعال سه روز به آنها مهلت داد شاید که توبه کنند و خدا از آنها در گذرد و توبه آنها را بپذیرد». 
مؤسسه فرهنگی ـ تبلیغی النبأ
21 / ربیع الثانی / 1433
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره ی نحل، آیه ی 40.
2. سوره ی الشعراء، آیه ی 155.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.