LOGIN
خبر
shirazi.ir
سلسله جلسات علمی ـ فکری حجت الاسلام والمسلمین سید حسین شیرازی (جلسه پانزدهم)
کد 5101
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 14 اردیبهشت 1396 - 7 شعبان المعظّم 1438
«مهرورزی و شفقت با نادانان»
 
در روز پنج شنبه 29 ماه رجب 1438ق (1396/2/7) جلسه پانزدهم از سلسله جلسات علمی ـ فکری حجت الاسلام والمسلمین سید حسین شیرازی با حضور علما، فضلا و اعضای دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله برگزار شد.
 
در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین شیرازی به مباحثی در زمینه ی «مهرورزی و شفقت با نادانان» پرداختند که به صورت چکیده به بخشی از بیانات ایشان اشاره می گردد.
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد وعترته الطاهرین ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین إلی یوم الدین
 
ـ خدای منان در قرآن کریم می فرماید: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست‌ شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم» (قصص/5).

ـ امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «اغتفر زلّة صدیقِک لیوم یرکبُک عدُّوک؛ از لغزش دوستت درگذر برای روزی که دشمنت بر تو چیره خواهد شد».

ـ شیخ کلینی به سند صحیحِ «ثقه از ثقه» با اسناد عالی سفارش امام صادق علیه السلام به شیعیان را نقل می کند که حضرت فرمودند: «لَیعطِفنَّ ذَووا السِّن منکم والنُّهی علی ذُوی الجَهل وطُلّاب الرآسة أو لتُصیبنّکُم لَعنتی أجمعین؛ سالخوردگان و خردمندان شما با جاهلان و طالبان ریاست با عطوفت رفتار کند و در غیر این صورت همگی شان مشمول لعنت و نفرین من خواهند شد».

ـ خدای متعال می فرماید: «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ؛ پس چون آنچه را بدان پند داده شده بودند فراموش کردند درهای هر چیزی [از نعمت ها] را بر آنان گشودیم تا هنگامی که به آنچه داده شده بودند شاد گردیدند ناگهان [گریبان] آنان را گرفتیم و یکباره نومید شدند» (انعام/44).

ـ واژه ی «النهی» در حدیث امام صادق علیه السلام به معنای درک، بصیر، عقل، زیرکی و حکمت است و «ذوی الجهل» به معنای حماقت، سبکسری و بی پروایی می باشد. «طلاب الرآسة» که امام به آن اشاره کرده اند به معنای برتری طلبی و راهبری در تمام عرصه هاست و لفظ «لیعطفن؛ عطوفت بورزند» استمرار همیشگی عمل به آن در طول زندگی و پایبندی به آن را می رساند، نه این که موردی و مقطعی باشد.

ـ بحث درباره ی شفقت در پنج عنوان صورت می گیرد:

1) معرفی و تعیین محدوده ی آن؛

2) شرایط مورد نیاز و ضرورت؛

3) آفت ها و حجم فاجعه؛

4) ضرورت و بایستگی و ناگزیری از آن؛

5) وعده ی الهی.

ـ عنوان اول: معرفی و تبیین محدوده است. مفهوم «شفقت و عطوفت» بر چهار پایه و مقدمات استوار است:

1) چشم پوشی و بخشودن؛

2) پنهان کردن و رسوا نکردن؛

3) خاموشی؛

4) احسان و لطف کردن.

ـ عنوان دوم: شرایط مورد نیاز و ضرورت است. مقتضای عطوفت ورزی، فهمیدن دیگران از خلال پنج بند می باشد:

1) روح و فطرت؛

2) عقل و ادراک؛

3) قلب، مشاعر و احساسات؛

4) نفس، طبیعت و سرشت ها، گرایش، انگیزه ها و بازدارنده ها؛

5) اندیشه، دستاوردهای فرهنگی و باورهای ناشی از آن و دستاوردها و مبادی تصوری و تصدیقی.

ـ عطوفت ورزی و نثار شفقت با نگاه بر دیدگاه دیگران و گرایش ها و باورهای آنان و خودداری از کنار گذاشتن استوار است. به این معنی که باید از تحلیل و تجزیه ی زندگی دیگران با ابعاد مختلف آن، بر پایه ی زندگی، باورها، فلسفه و آرای خود بپرهیزیم و از تحمیل نصیحت ها، تجربیات و آزموده های خویش خودداری کنیم، اما اگر این موارد، آمرانه، دستوری و تحمیلی نباشد مانعی ندارد.

ـ یکی از حکیمان می گوید: «همه چیز را ببین، بسیار مراقبت نما و اندک تعدیل کن».

نظر اینجانب بر این است که اندیشه ی والا و عالی و طرح های مترقی، شکننده است که ناچیز شمردن و خرد ساختن آن آسان است.

ـ به کار بردن درجات و مراتب عالی، رفتار حرفه ای، محکم کاری، کفایت و شایستگی با دیگران آنقدر کارساز نیست و هرگز جایگزین لطف، شفقت و مهربانی با آنان نیست.

ـ برجسته ترین مظاهر عطوفت ورزی و شفقت سه چیز است:

1) تعریف، ستایش و ارج نهادن در حضور و در غیبتِ فرد؛

2) خموشی گزیدن و نیکو گوش دادن؛

3) تفاعل و تبادل احساسات.

ـ عنوان سوم: آفت ها و حجم فاجعه است. دو واژه ی «جهل» و «ریاست طلبی» که امام صادق علیه السلام به شیعیان توصیه کرده اند دو رکن و بن پایه ی اساسی و بی بدیل هر مفسده، فرومایگی، حقارت، پستی و خباثت است که ممکن است از انسان سر بزند و اساس و علت هر پستی و بدی، ضایع کردن حقوق، تعدی و ظلم و تجاوز است که از انسان بروز می کند.

ـ عطوفت ورزی در پنج زمینه خسارت سنگینی به بار می آورد و هزینه بر است:

1) وقت و فرصت؛

2) اعصاب و آرامش؛

3) درآمد و امکانات؛

4) عملیات مدیریتی (در خانه و اداره)؛

5) برنامه ریزی و نقشه ی راه آینده.

همین پنج عنصر تمام امور حیاتی و فوق العاده ارزشمند زندگی را تشکیل می دهد، عناصری که گرانبهاتر از آن ها در زندگی وجود ندارد.

شفقت و عطوفت ورزیدن نسبت به جاهلان و طالبان ریاست برای هر دوطرف فاجعه بار است.

برای فرد مشفق و عطوفت ورز (که مفهوم شفقت و عطوفت ورزیدن با چهار مقدمه اش در عنوان اول بیان شد) از آن رو فاجعه بار است که شیرینی زندگانی را به کام او به شدت تلخ و اعصابش را نابود می کند. لذا عطوفت ورزیدن نسبت به کسی که شایستگی آن را نداشته باشد ذلت، بزدلی، کودنی و چاپلوسی در فرد پدید می آورد و بسا که بزرگ ترین چیزی است که فرد مشفق و عطوفت ورز را بر باد می دهد.

در مورد فرد مورد شفقت قرار گرفته وضع به این قرار خواهد بود که به صورت وحشتناکی دچار سرکشی و تطاول خواهد شد و در نهایت دچار انشقاق و ضربه خوردن و قطعه قطعه شدن، کار او به جایی می رسد که به حیوان وحشیِ درنده بدل می شود و چنین فرجامی تقریباً به یکسان چهره می نماید.

ـ عنوان چهارم: ضرورت و ناگزیر بودن از آن است. در این عنوان چهار جنبه را باید در نظر گرفت:

یک: شفقت و مهرورزی در افراد «امنیت درونی» و احساس آرامش و وجود پشتوانه به همراه دارد.

ثبات، اعتماد به نفس، آرامش خاطر، دور بودن از احساس ترس و بی قراری، به صورت خطر ناخودآگاه در دو عرصه بروز می نماید:

1) کار و تلاش و انجام وظایف و مسئولیت ها؛

2) احساس راحتی در تعبیر احساسات درونی و باورها و افکار.

دو: اگر با فرمان خدای متعال و ائمه ی اطهار علیهم السلام روبرو شویم چه پاسخی داریم. آیا می توانیم نپذیریم و مقاومت کنیم و آیا می توانیم زبان به گلایه باز کنیم؟

جواب منفی است. بنابراین باید سر تسلیم فرود آوریم و با این دستورات همراه و منسجم شویم و به طور مطلق و بی چون و چرا امتثال امر کنیم.

سه: مهم ترین عامل حیات اجتماعی، یعنی عطوفت ورزی دو وجه دارد:

1) استمرار یافتن زندگی و گردش چرخه ی حیات؛

2) حصول رشد و تکامل و درمان کاستی های متنوع.

چهار: انسان خود خواستگاه آزار انسان ها و ضرورتاً مهم ترین منابع الهام فکری، منافع و فوائد در زندگی مستند و فراتر این که ماشین بزرگ فرصت آفرینی می باشند.

ـ عنوان پنجم: وعده ی الهی است. انفاق، بخشیدن و هبه ی بی حد و مرز شفقت. چنان که مقتضای وصیت امام صادق علیه السلام است مفهوم استضعاف را در فرد شفیق و عطوفت ورز تحقق می بخشد، چراکه فرد مورد عطوفت و شفقت قرار گرفته بر ضد ولی نعمت خود دست تعدی و تطاول دراز می کند و فرد منعم به استضعاف کشیده می شود و در این هنگام وعده ی بزرگ الهی که همان «امامت» و «حاکمیت وراثت» است تحقق می یابد تا شکاف بزرگ ناشی از شفقت و عطوفت ورزی نسبت به جاهلان و طالبان ریاست ترمیم شود و جبران یابد.

به راستی چه جبران به جا و ارجمندی است و رستگاری بزرگ می باشد. چون انسان به قیمت فانی کردن منافع و مواهب فردی و بی نیازی از آن ها برای پیشبرد اراده ی الهی (که همان «نرید؛ اراده کردیم») و الطاف ربوبی قیام می کند.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.