LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (جلسه چهارم)
کد 35423
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 07 فروردین 1402 - 5 رمضان العظيم 1444

چهارمین نشست علمی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شب های ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ با حضور جمعی از شخصیت های علمی، نمایندگان مراجع عظام تقلید، فعالان دینی و فرهنگی و طلاب علوم دینی، در شامگاه روز یکشنبه چهارم رمضان العظیم ۱۴۴۴ در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.

مشروح مباحث مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

1ـ صاحب عروه با اشاره به تداخل اسباب در روزه می فرماید: «إذا تعدد في يوم واحد جهات من الوجوب أو جهات من الاستحباب أو من الأمرين فقصد الجميع أثيب على الجميع، وإن قصد البعض دون البعض أثيب على المنوي، وسقط الأمر بالنسبة إلى البقية» (العروة الوثقی مع تعلیقات علیها ج3 ص12 م12)، بنابر این فرمایش، آیا در یک روز می توان نیت چند روزۀ واجب و مستحب کرد؟ و در این صورت آیا می توان دو روزۀ استیجاری را هم در یک روز نیت کرد؟

ج: در تمام امور، اصل عدم تداخل است، ولی در روزۀ غیر مستقلّ تداخل می باشد، البته دو عنوان مستقل و مُفَرِّد را نمی توان در یک روزه قصد کرد، و روزۀ استیجاری نیز از این قبیل است، که عنوان مُفَرِّد می باشد، و در آن تداخل نیست.

مثال تداخل این است که اگر شخصی روزۀ قضای ماه مبارک رمضان بر ذمّۀ اوست، آن را در نیمۀ شعبان به جا می آورد، مستحقّ ثواب هر دو می شود، چه آنکه یا از قبیل دو عام است یا از قبیل یک عام و یک خاص، که تنافی میان آنها نیست، و این به جهت استظهار از ادلّه است.

2ـ نظر مبارکتان پیرامون تداخل دو نماز مستحب چیست؟ به عبارت دیگر، آیا در نمازهای مستحب اصل تداخل است؟ زیرا به نظر می رسد که ظاهر هر نافله ای مستقل بودن است.

ج: در هر موردی که استظهار مُفَرِّد بودن شود، تداخل نیست، در مواردی غیر از آن، از روایات برداشت می شود، که تداخل در دو نافله می شود.

و از روایتی که حکایت عمل امام رضا علیه السلام می کند که چهار رکعت از نافلۀ شب را به شیوۀ نماز حضرت جعفر طیّار رضوان الله علیه به جا آوردند، برداشت می شود که نوافل مفرِّد نیستند (مراجعه شود به: العروة الوثقی مع تعلیقاتٍ علیها ج2 ص406 م4).

اینکه گفته می شود این حکایت، کلام امام علیه السلام نیست، بلکه حکایت عمل آن حضرت علیه السلام می باشد، که لسان ندارد، به نظر می رسد چون راوی به همراه حضرت بوده و نقل ظاهر فعل امام علیه السلام را می کند، و مشافه بوده، از بیان او چنین استظهار می شود که ذکر شد، و احتمالات مقابل آن بعید است، و همین مقدار کافی است.

جماعتی از فقها گفته اند: نماز غفلیه را می توان جزء نافلۀ مغرب قرار داد پس چهار رکعت نماز خواند، و البته برخی دیگر گفته اند: نماز غفلیه و نافلۀ مغرب شش رکعت اداء می شود.

3ـ با بیانی که فرمودید، نماز قضا در زمان نوافل و با رعایت آداب آن، مجزی از آن باشد.

ج: در این مسئله نیز، شیخ بهائی و برخی دیگر پذیرفته اند، که به طور مثال نافلۀ صبح و قضای نماز صبح تداخل داشته باشد، از لحاظ صناعت هم ایرادی ندارد، مگر در مواردی که استظهار مفرِّدیت شود، که تداخل نیست.

4ـ در کتاب صلات، فقها تقابل میان صلات تبرعی و صلات نافله قرار داده اند، به این جهت فرق است میان احکام آن.

ج: نام گذاری به صلات تبرعی و صلات نافله و تقابل میان آنها، سخن فقهاست، و در ادله وارد نشده، و معلوم نیست که چنین تقابلی حقیقی باشد، بلکه از «الصلاة خير موضوع» (وسائل الشيعة ج5 ص248 ح6461) برداشت می شود حقیقی نبودن این تقابل، اینکه گفته اند نافله نمازهای مستحبی است که دارای وقت است، و صلات تبرعی نمازهایی است که دارای وقت نیست و آن را فارق قرار داده اند، در ما نحن فیه، جهت دار بودن یک صلات و جهت دار نبودن صلات دیگر فرقِ فارق نیست.

5ـ آیا شخص در هنگام نافلۀ شب مثلاً می تواند صلات تبرّعی بخواند؟

ج: بله، ایرادی ندارد، ولی در صورتی که نیت نافلۀ شب را نکند، مستحقّ ثواب آن نیست.

6ـ آیا در نماز آیات در صورتی که می خواهد سوره را پنج قسمت کند، می تواند کمتر از یک آیه را نیز بخواند؟

ج: صاحب عروه می فرماید: «... ثم يقرأ بعدها آية من سورة أو أقل أو أكثر...» (العروة الوثقى مع تعليقاتٍ عليها ج2 ص241/ فصل في صلاة الآيات).

7ـ در جلسۀ سابق بحثی پیرامون احتلام صائم در روز، مطرح شد، صاحب عروه می فرماید: در صورتی که علم دارد به احتلام، خوابیدن جایز است، اکثر محشّین عروه نیز جایز می دانند، ولی برخی همچون آیت الله العظمی بروجردی احتیاط وجوبی به ترک کرده اند، وجه نهی از آن چیست؟

ج: قاعدۀ مسلّمی است که ما بالاختیار لا ینافی الاختیار، در ادلّه از استمناء در روزه نهی شده است، همچون روایتی که نقل شده: عن أبي بصير قال : سألت أبا عبدالله عليه‌السلام عن رجل وضع يده على شيء من جسد امرأته فأدفق؟ فقال : كفارته أن يصوم شهرين متتابعين ، أو يطعم ستين مسكينا ، أو يعتق رقبه (وسائل الشیعة ج10 ص40 ح12780).

اینکه ایراد شود، با استناد به قاعدۀ لو کان لبان، اگر چنین حکمی بود، واضح می شود، صحیح نیست؛ زیرا، ما نحن فیه فاقد برخی از ارکان قاعدۀ لو کان لبان است، همچون اینکه معلوم نیست عامّ البلوی بوده کسانی بدانند می خوابند و محتلم می شوند.

اگر گفته شود، ادلۀ احتلام اطلاق دارد، پس این مورد هم از موارد آن است و حرجی بر او نیست، گفته می شود: ادلۀ حرمت استمناء هم اطلاق دارد، و شامل این مورد می شود، مثل اینکه شخص به گونه ای می خوابد که می داند به جهت نوع خوابیدنش محتلم می شود، و یا غذائی می خورد یا داروئی می خورد که به جهت آن محتلم می شود، این احتلام یُنسَب الیه، و منافاتی ندارد که صدق اِجناب نفس بر او کند، زیرا وجه تسمیۀ احتلام به جهت این است که خروج منی در خواب اتفاق می افتد، نه اینکه موارد احتلام را متباین از اجناب نفس کند.

در اینجا به رفع قلم از نائم و روایت امیرمؤمنان علیه السلام که می فرماید: «أن القلم يرفع عن ثلاثة : عن الصبي حتى يحتلم ، وعن المجنون حتى يفيق ، وعن النائم حتى يستيقظ» (وسائل الشیعة ج1 ص45 ح81) نیز استناد نمی شود، زیرا ما بالاختیار لا ینافی الاختیار، چه آنکه این عمل یُنسَب الیه، مثل شخصی که از بالای بام خودش را به پائین می اندازد، در میانۀ راه دیگر اختیاری از خودش ندارد، ولی چون مقدّمه اش اختیاری بوده، این فعل به او نسبت داده می شود.

برخی نیز به مقدّمۀ تولیدیّه استناد کرده اند برای این حکم، که اگرچه ایرادی ندارد، ولی وقتی قاعدۀ ما بالاختیار لا ینافی الاختیار در مقام هست، نوبت به آن نمی رسد.

8ـ آیا خوردن دارو یا غذایی که سبب می شود در هنگام روزه شخص مجبور به خوردن روزه اش شود جایز است؟

ج: خیر، این مورد هم همچون احتلام عمدی است که جایز نیست.

به طور کلّی جایز نیست شخص عملی انجام دهد که یتولّد منه الحرام.

9ـ در جلسۀ سابق بحثی پیرامون علم داشتن شخص به عذر پیدا کردن از روزه اش در اثناء روز مطرح شد، صاحب عروه به فتوائی که فرمودید اشاره نمی کند، بلکه فقط می فرماید: «إذا خرج إلى السفر في شهر رمضان لا يجوز له الإفطار إلا بعد الوصول إلى حد الترخص وقد مر سابقا وجوب الكفارة عليه إن أفطر قبله» (العروة الوثقی مع تعلیقاتٍ علیها ج3 ص62 م4)، و ظاهرش اعمّ از فرمایش معظّم له است.

ج: دو عنوان مُمسِک و صائم با یکدیگر متفاوت هستند، و از کلام صاحب عروه نیز سخنی که گفته شد برداشت می شود، اگرچه نصّ در آن نیست، پس شخصی که می داند در اثناء روز عذر دار از تکمیل روزه اش، این شخص نمی تواند نیّت روزه کند، روزه عبادت است، و بدون نیّت معنا دارد، و چنین شخصی که بخواهد نیّت روزه کند همچون شخصی است که به سفری پنج روزه رفته و می داند پنج روز بیشتر سفرش طول نمی کشد ولی قصد ده روز می کند تا بتواند نمازش را بخواند و روزه اش را بگیرد.

همچون شخصی که در وسط جمعیت زیادی شروع به نماز خواندن می کند، در حالی که می داند در اثناء نماز با برخورد جمعیت منحرف از قبله می شود و یا به گونه ای می شود که صورت نمازش به هم می خورد، جماعتی تصریح کرده اند که نمازش از ابتدا باطل است، و نیز شخصی که بر جائی سجده می کند که می داند در اثناء نماز سجده گاهش فرو می رود و دیگر امکان سجده ندارد، نماز او نیز از ابتدا باطل است، زیرا وقتی که اطمینان به استمرار ندارد نمی تواند نیت آن عمل را کند.

روزه از طلوع فجر است تا اذان مغرب، بلکه این شخص نیت امساک می کند، و از مفطرات هم حذر می نماید، و عدم امساک او نیز حرام است، همچون شخص فاسقی که اصلاً نیّت روزه نمی کند که هم کفّاره و هم قضا دارد.

و امّا در صورتی که یقین ندارد که عذر از تکمیل روزه اش برایش حاصل می شود، در این صورت، نیّت لولائی ایرادی ندارد، که در این صورت هم امساک واجب است.

10ـ حال اگر این شخص که امساک کرده است، آن عذر برایش پیش نیامد، حکم روزه اش چیست؟

ج: در این صورت، به جهت اینکه عمل به وظیفه اش کرده که امساک بوده، روزه اش صحیح است، همچون مسافری که قبل از ظهر به وطنش رسیده و مرتکب هیچ یک از مفطرات هم نشده است، جماعتی از این مورد که دلیل خاص دارد، فهم عدم خصوصیت کرده اند و آن را به موارد دیگر نیز تعدّی داده اند، که به نظر می رسد صحیح باشد.

لازم به ذکر است، وقت تدارک نیت روزه در ماه رمضان تا قبل از زوال است، و در روزۀ مستحبی تا قبل از مغرب است.

در روایتی آمده است که امیرمؤمنان علیه السلام وقتی به منزل بر می گشتند، می پرسیدند، اگر طعامی بود تناول می فرمودند، و الا همان موقع نیّت روزه می کردند.

بلکه چه بسا گفته شود در تمام مواردی که تزلزل در نیّت صوم، باید نیّت امساک کند، و در صورت کشف خلاف، روزه اش صحیح است، مگر در مواردی که دلیل خاص داشته باشد، و یا احتمالات دقّی باشند که با آن تزلزل صورت نمی پذیرد.

در مثل این موارد، نیز چه بسا استصحاب استقبالی مصحّح نیّت صوم باشد.

و اگر گفته شود: ما نحن فیه از مثبتات استصحاب است که حجّت نیست، گفته می شود که خیر، مستصحب خودش حکم شرعی است، در ما نحن فیه، خود قدرت استصحاب می شود نه اثر و لازمۀ آن.

لازم به ذکر است اصل عقلائی در همه چیز، عدم است، مگر در قدرت، که اصل وجود قدرت در آینده است، بنای عقلاء همیشه بر بقاء قدرت است، اگرچه به استصحاب استقبالی هم تمسّک نمی کنند.

11ـ آیا تبییت نیت در روزۀ ماه رمضان لازم است؟

ج: تبییت، از بات به معنای شب را به صبح رساندن است، دربارۀ لزوم نیت کردن روزۀ ماه رمضان در شب، اگرچه روایتی معتبر وارد شده، و برخی از معاصرین به آن قائل شده اند، ولی مشهور از آن اعراض کرده اند، و آن را لازم ندانسته اند، بلکه فتوا به لزوم نیّت مقارن با طلوع فجر داده اند در صورتی که احتمال معارض ندهد.

12ـ حکم ساب النبیّ صلی الله علیه وآله والأئمّه علیهم السلام چیست؟ گفته شده: اجرای حکم او، احتیاج به اذن فقیه ندارد.

ج: اجرای این حکم شروطی دارد که از جملۀ آن شروط، اجازۀ امام نیست، ولی از شروط مهمّی که مکرّر گفته اند و روایاتی هم دارد این است که نباید موجب بدبینی به اسلام شود، پس در صورتی که موجب بدبینی به اسلام شود، جاری نمی شود.

یکی از روایات بسیاری که اشاره به این نکتۀ ظریف دارد، روایتی است که از رسول الله صلّی الله علیه وآله روایت شده: «لولا أني أكره أن يقال : إن محمدا استعان بقوم حتى إذا ظفر بعدوه قتلهم ، لضربت أعناق قوم كثير» (وسائل الشیعة ج28 ص333 ح34887)؛ از این روایت استفاده می شود، مسئلۀ بدبین به اسلام شدن، از اجرای حدّ مهم تر است، با اینکه در حدود بیان شده که حقّ تأخیرش را ندارد، ولی با این وجود، به جهت بدبین نشدن دیگران به اسلام حدّ جاری نمی شود.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.