LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت "
شب یازدهم ماه مبارک رمضان
کد 2673
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 30 مرداد 1390 - 20 رمضان العظيم 1432
 
در شب یازدهم ماه مبارک رمضان که عده ای از اهل علم و فضلا به محضر مبارک بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی نائل شده بودند مباحث مختلف فقهی در محضر مرجعیت مورد بحث و تبادل نظر انجامید که به شرح ذیل می باشد.
 
از محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله سؤال شد:

اگر شخصی در ماه مبارک رمضان قصد سفر کند، وقبل از خروج از وطن، به زعم اینکه مسافر است وروزه ی مسافر صحیح نیست، افطار کند وبعد به مسافرت رود، در این صورت می توان گفت: چنین شخصی جهل به موضوع داشته و معذور است نه جهل به حکم تا معذور نباشد، زیرا گفته می شود در شبهه حکمیه جهل عذر نمی باشد، اما در شبهه موضوعیه بنا بر مشهور متأخرین جهل عذر است؟

معظم له در جواب فرمودند: آیا شخصی که قصد سفر داشته و قبل از مسافرت افطار کرده، او خیال میکرده مسافر است ویا اینکه فکر میکرده آن حکم توسعه دارد؟ او مسافر مشارفه ای ومسافر مجازی است وخیال میکرده که حکم مسافری که باید افطار کند شامل او میشود، لذا جهل به حکم داشته نه جهل به موضوع.

سپس ایشان افزودند: در این صورت اگر او مقصر باشد بنا بر قاعده، کفاره نیز دارد، چراکه ادله ترخیصیه عقلیه شامل او نمیشود، زیرا عقل، مقصر را معذور نمیداند وعقابش را قبیح نمیشمارد، لا اقل انسان شک میکند وادله ترخیصیه لفظیه منصرف از اوست.

پرسیدند: ادله ای که جاهل را معذور دانسته، مطلق است وشامل قاصر ومقصر می شود؟

معظم له فرمودند: زمانی که ادله لفظیه ترخیصیة، بر عقلا عرضه شود، آن را منصرف از مقصر میدانند، مثلا مولا میگوید: هر کس کلام من را نفهمید معذور است، عبدی دید که مولا دهان را به سخن گشوده و سخن می گوید، اما او با دو دست خود گوش ها یش را گرفت تا صدای مولا را نشنود وسپس گفت: من نفهمیدم، آیا عقلاء او را معذور میدانند با اینکه او واقعا نشنیده و نفهمیده است؟

یکی از فضلا پرسیدند: اگر شخصی نذر کند که مثلا هر پنجشنبه روزه بگیرد ونمازش را تمام بخواند؟ آیا سفر بر او حرام است و یا سفر برود و همینطور که روزه می شود نماز خود را نیز تمام بخواند؟

ایشان در جواب فرمودند: نماز را از روزه در این مسأله باید جدا کرد زیرا هرکدام حکم مخصوص خود را دارد، مثلاً: نذری که نسبت به نماز کرده: اگر اینگونه بوده که نمازش را تمام بخواند حتی اگر مسافر باشد، که در این صورت نذر او ـ طبق ادله ـ لغو و باطل است. ویا اینکه در ارتکازش این بوده که اصلا مسافرتی نرود تا نمازش تام باشد؟ که در این صورت بنابر راجح بودن سفر و عدم صحت نذر مرجوح، نذر او نیز لغو وباطل است. ولی نذر کردن روزه در سفر دلیل خاص دارد و نذر آن صحیح بوده و واجب الوفاء می باشد، بنابراین مسأله نذر روزه در سفر غیر از مسأله نذر نماز در سفر است.

پرسیدند: آیا روزه ماه مبارک رمضان را میتوان نذر کرد که در سفر روزه شود؟

معظم له فرمودند: این مسأله در عدم صحت همانند مسأله قبل است که نماز را نذر کند در سفر تمام بخواند و ظاهر ادله و ارتکاز متشرعه بر این است که در ماه مبارک رمضان به هیچ وجه نمیشود در سفر روزه گرفت مگر اینکه قصد ده روز کند ویا کثیر السفر باشد، والاّ مسافری که در ماه رمضان سفر کرده و قصد اقامه ده روز نکرده و کثیر السفر هم نیست همین طور که نمی تواند با نذر نماز خود را تمام بخواند، نیز با نذر نمی تواند روزه بگیرد چه روزه واجب وچه روزه مستحب.

پرسیدند: آیا میتوان روزه ماه رمضان را نذر کرد؟

معظم له فرمودند: بله و وجوب روزه ماه مبارک رمضان تاکید میشود واشکالی ندارد، مانند اینکه شخصی نماز ظهر و عصر را نذر کند که بخواند، واگر ترک کرد عقوبتش بیشتر است، دو عقوبت برای او نوشته میشود.

از ایشان پرسیدند: بنا بر قولی که نذر مکروه است چگونه با واجب جمع میشود؟

معظم له فرمودند: مکروه با واجب جمع میشود ومنافاتی ندارد، مانند نماز در حمام که مکروه است، البته مشهور بر این هستند که مکروه در چنین جایی به معنای أقل ثواباً است، اما عده ای از فقهاء مثل صاحب کفایه می فرمایند: معلوم نیست همیشه به معنای اقل ثوابا باشد بلکه احیانا (حزازه) دارد، از باب مثال : شخصی که آب بطلبد وبه او با کمال احترام آب دهند، آب را با لذت می نوشد، اما اگر برای او با بی احترامی آب بیاورند نوشیدن آن آب برای او گرچه جهت رفع تشنگی لذت بخش است اما از این که بی احترامی شده ناراحت می شود، و جمع بین واجب و حزازه همین گونه است.

از ایشان پرسیدند: آیا میتوان غذای نجس را به اشخاصی داد که جهل به نجاست آن دارند؟

معظم له فرمودند: خیر، زیرا تسبیب نسبت به شخص بالغ جایز نیست اما در کودکان به شرط عدم ضرر اشکالی ندارد.

ـ آنگاه یکی از آقایان حاضر این فرع فقهی را مطرح کرده و پرسیدند: بر فرض قبول روایتی که می فرماید: خمس به جایزه ای که بزرگ وخطیر است تعلق می گیرد، حال اگر شخصی هر ماه هدیه ای به او می رسد که این هدیه نسبت به هر ماه بزرگ نیست اما مجموع آن در آخر سال بزرگ شده و خطیر به حساب آید، در این صورت بنابر قبول این روایت خمس دارد یا خیر؟

معظم له در جواب فرمودند: اگر این مبنا را قبول کردیم ـ که قبول نداریم ـ می توان گفت که مجموع آن ملاک باشد، زیرا روایت بزرگ و خطیر بودن هدیه مطلق است، واین هدیه در مجموع سال کبیر و خطیر می گردد، پس خمس به آن تعلق می گیرد، بله اگر هدیه ها اتفاقی باشد ومعلوم نباشد تا چه مدت ادامه دارد به آن خطیر اطلاق نمیشود.

سپس ایشان اضافه فرمودند: سند این روایت خوب است اما به نظر می رسد علمایی که به سند اهمیت زیادی میدهند مانند: محقق اردبیلی وصاحب مدارک، پای بند به این روایت نیستند.

ـ آنگاه یکی از فضلای حاضر در مجلس از ایشان پرسیدند: چرا اقاریر ووصایا، مفهوم دارند ونیازی به احراز علت منحصره، اطلاق شرط و مانند آن ندارند؟

معظم له فرمودند: به یکی از دو علت:

1. یا بما هو ظهور دارند، مانند شرط وحصر وامثال اینها که بما هو ظهور در عقد السلب دارند.

2. ویا از قرائن استفاده میشود که عقد السلب دارند.

اما اگر هیچ کدام نباشد مفهوم ندارند.

ایشان افزودند: اقاریر ووصایا به جهت اهمیتشان مورد عنایت بوده واز باب قرینه، مفهوم دارند، نه به این دلیل که وصف مفهوم دارد، واین وصف در قیدیت، ظهور دارد. به این معنا که: غیر مقید به این وصف شامل این حکم نمیشود.

در ادامه این بحث یکی دیگر از فضلا پرسیدند: اگر برگشت قیود در نسبت حکمیه به حکم باشد، چرا مفهوم دارد؟

معظم له فرمودند: به علت ظهور، از باب مثال: اگر شخصی به شما بگوید: به پسرم تدریس کن، واگر خوب درس خواند، از اموال من، فلان مقدار به او هدیه بده، عقلاء از کلام او دو چیز میفهمند منطوق و مفهوم، یعنی: اگر خوب درس خواند به او هدیه بده، واگر درس نخواند به او هدیه نده.

لذا با تمام اشکالاتی که شده، بنای فقها بر این است که جمل های شرطیه ای که در آیات وروایات آمده مفهوم دارد، مگر آنکه دلیل ویا قرینه ای بر خلاف آن باشد، مانند شرطی که محقق موضوع است، وهر زمان فقهاء نخواهند از مفهوم استفاده کنند جهتش را بیان می کنند.

ـ سپس یکی از آقایان این فرع را مطرح نموده و پرسیدند: توریست ها که دائما در سفرند آیا کثیر السفرند؟

معظم له در جواب فرمودند: یکی از مسائل خلافی این است که آیا کسب ودرآمد در کثیر السفر شرط است یا خیر، شخصی که هر هفته از شهر های دیگر به جمکران ویا به زیارت امام رضا علیه السلام می رود آیا کثیر السفر می باشد یا نه؟

برداشت از روایات چنانچه به نظر می رسد: عدم خصوصیت کسب است، وشخصی که برای امری مکرر سفر کند ومعمولاً ده روز در مکانی توقف نداشته باشد کثیر السفر محسوب میشود.

ـ آنگاه فرعی دیگر توسط یکی از فضلا مطرح شده و پرسیدند: آیا می توان قبل از دخول وقت نماز وضو را به نیت وجوب گرفت؟

معظم له فرمودند: بنابر مرسله ای که شهید (رضوان الله تعالی علیه) نقل نموده: «ما وقّر الصلاة من أخّر الوضوء لها الی وقتها؛(1) نماز را گرامی نداشته شخصی که وضوی نماز را تا داخل شدن وقت آن به تأخیر اندازد»، لذا باید قبل از دخول وقت وضو بگیرد، اما مشهور فقهاء اشکال میکنند زیرا دلیل دیگری می گوید: «اذا دخل الوقت وجب الطهور والصلاة»(2).

سپس افزودند لذا فقهاء می فرمایند: وضو گرفتن به نیت تقیید ووجوب اشکال دارد، چرا که درحقیقت قصد کرده است چیزی را که خدا آنرا نخواسته است واین عبادت به حساب نمی آید مانند شخصی که ماه شعبان را به نیت وجوب روزه میگیرد، اما ناسی، جاهل، شخصی که از باب اشتباه در تطبیق ویا به نیت قصد قربت مطلقه، وضو گرفته، اشکالی ندارد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشیعة ج1 ص374 باب وجوب الطهارة عند دخول وقت الصلاة ... ح5.
2. وسائل الشیعة ج1 ص372 باب وجوب الطهارة عند دخول وقت الصلاة وأنه یجوز تقدیمها قبل دخوله، بل یستحب ح1.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.