LOGIN
درس خارج
alshirazi.org
تقريرات بحث خارج خمس آيت الله العظمى شيرازى ـ بخش اول
کد 606
تگ ها
نسخه مناسب چاپ کپی لینک کوتاه ‏ 08 آبان 1400 - 1 ربيع الأول 1441

به قلم: آيت الله شيخ حسين فدايی
ترجمه: علی خنيفرزاده

«الفقهاء امناء الرسل...؛(1) فقها امين پيامبرانند».

خدای متعال پيامبران واوصيای خود را از خاندان برجسته وشريف واز ميان بيوت اصيل وريشه دار وشايسته برگزيد وخاتم پيامبران صلّی الله عليه وآله را از دل عرب وگوهر قريش وسلاله هاشم که سروران بطحا ومهتران وبزرگان مکه وحجاز بودند انتخاب کرد.
همچنين اوصيای پيامبر خاتم را نيز از ميان نزديک ترين نزديکان آن جناب وخواص خاندانش برگزيد که همانا علی وفاطمه ويازده فرزند ارجمند آنان می باشند که درود خدا بر همه آنان باد.
خدای متعال در گزينش اوليا واوتاد زمين وانتخاب فقهای دين ومراجع مردم در مسائل حلال وحرام نيز به همين سان رفتار کرد.
از امام ابامحمد عسکری عليه السلام به نقل از امام صادق ـ پيشوای فقه واصول وپيشتاز نهضت علمی وفقهی وفرهنگی وششمين وصیّ به حق رسول خدا ـ روايت شده است که آن جناب فرمودند: «من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً لهواه [علی هواه]، مطيعاً لأمر مولاه، فللعوام أن يقلدوه؛(2) هر کدام از فقها که نفس خود را پاس بدارد واز دين خود محافظت کند ومخالف هوا ومطيع امر مولای خود باشد، عوام مردم می توانند از او تقليد کنند».
همچنين در توقيع شريفی که از جهت ناحيه مقدسه به دست ما رسيده وبه کف با کفايتِ واسطه رزق مردمان وعمود استوار زمين وآسمان، امام خلايق، هادی امم، احياگر زمين پربيداد به قسط وداد، ودوازدهمين وصیّ به حق رسول الله، حضرت حجة بن الحسن به امضا رسيده چنين آمده است: «أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلی رواة حديثنا، فإنّهم حجّتي عليکم وأنا حجةالله؛(3) در حوادث ورخدادها به راويان احاديث ما مراجعه کنيد؛ چراکه آنان حجت من بر شمايند ومن حجةالله می باشم».
يکی از اين فقهای والامقام حضرت آية الله العظمی حاج سيد صادق حسينی شيرازی دام ظله الوارف می باشد که پس از به پايان رساندن دروس حوزوی نزد علما ومجتهدان بزرگ ورسيدن به ملکه اجتهاد وبرخوردار شدن از قدرت استنباط، به آموختن وآموزش دادن ادامه داد وفعاليت های علمی وپژوهشی خود را پی گرفت واز حدود سی سال پيش تاکنون به تدريس مباحث دروس خارج مشغول شد.
ايشان دروس استدلالی وارزشمندی به طلاب علوم دينی عرضه کرد که از آن ميان می توان به يک دوره کامل اصول اشاره کرد. ويژگی برجسته اين مباحث: برخورداری از نظريات ابتکاری وديدگاه های استوار اصولی ايشان می باشد، که از طبيعت عرفی گرايانه روشن وآشکاری برخوردار است ونشانه های محاورات عرفی را که بين سخن گويان يک زبان رايج است به همراه دارد. اين ويژگی باعث شده است که مباحث اصولی ايشان قابليت فوق العاده ای برای انطباق در فقه داشته باشد وبه منزله کبرای استنباط فقهی، صغريات مسائل شرعی را دربر گيرد وشايستگی کامل جهت به دست آوردن قواعد لازم وهموارکننده استنباط احکام شرعی فرعی از ادله تفصيلی وکلی آن يعنی کتاب وسنت به همراه داشته باشد، کتاب وسنتی که به نوبه خود با زبان مردم وبا محاورات متعارف آنان با آنها سخن می گويند. به همين جهت مباحث اصولی ايشان با ديگر بحث های اصولی تفاوت جوهری دارد. آن بحث های اصولی که گاهاً پيوستگی وهماهنگی لازم را با فقه ندارند ودرباره آنها گفته شده است: «بنوا في الأصول ما لم يلتزموا به في الفقه؛ در اصول مباحثی را بنياد نهاده اند که در فقه بدان ملتزم نيستند».
ره آورد مباحث اصولی معظم له در هيئت کتابی به نام بيان الأصول منتشر شده است.
از ديگر دروس استدلالی ايشان می توان به دوره کاملی از مباحث اجتهاد وتقليد اشاره کرد که بر اساس کتاب العروة الوثقی ارائه شده است. ايشان پيش تر از اين شرح علمی واستدلالی کافی ودرازدامنی بر مباحث اجتهاد وتقليد کتاب يادشده نوشته بودند که در حجمی بيش از هفتصد صفحه در حدود 25سال پيش به همت انتشارات دارالصادق بيروت منتشر شده بود.
دوره فقهی يادشده پس از تأليف کتاب وتجديد نظر اساسی در مباحث آن، در جمع شاگردان ودر شهر مقدس قم ارائه شد واز امتيازات چندی برخوردار بود. اين مباحث دوره ای فقهی ودر عين حال اصولی را تشکيل می داد؛ چراکه ايشان در اين دوره ميان اين دو دانش جمع کرد ودر بررسی مسائل، از مبانی فقهی واصولی به تفصيل سخن گفت. از اين رو دروه فقهی ـ اصولیِ اجتهاد وتقليد همانند دوره اصول، دوره ای کامل، کافی ومتقن از مباحث دروس خارج به شمار می رود.
در اين دوره فقهی ـ اصولی مباحث فقهی دقيقی مطرح شده وايشان مباحث اجتهاد وتقليد کتاب عروة الوثقی را مسأله به مسأله بررسی نموده است. بدين ترتيب که نخست مفردات هر مسأله را بيان کرده ودر مواردی که پيچيدگی هايی وجود دارد به توضيح لغوی واصطلاحی مسائل غامض پرداخته است. سپس احتمالات مختلف واقوال گوناگونی را که در مسأله وجود دارد بررسی کرده واستدلالاتی له وعليه هر مبنا وقول آورده است. پس از آن به نقد وبررسی کليه اقوال پرداخته وديدگاه ها واستدلال های گوناگون را ارزش گذاری نموده ودر پايان با ارائه نظر مختار واثبات ديدگاه مورد قبول ايشان بحث را به پايان رسانده است.
اين دوره علاوه بر مباحث فقهی، مطالب اصولی بسياری نيز دربر دارد واز عرفی گرايی وروانی لازم نيز برخوردار است؛ ويژگی مهمی که در محاورات اهل عرف وزبان ودر صدر آن آيات وروايات نيز وجود دارد. خدای متعال می فرمايد: «وَمَآ أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ؛(4) وما هيچ پيامبری را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [حقايق] را برای آنها بيان کند».
ايشان طی اين مباحث هر جا که ضرورت اقتضا کند، مطالب اصولیِ مناسب با هر مسأله را مطرح می کند وحجيت ودرستی آن را مورد نقد وبررسی کامل قرار می دهد وپس از مطرح کردن اشکالات وپاسخ مستدل به آن، راه حل مناسب ارائه می نمايد. ايشان بدين منظور از مثال های عرفی ونمونه های محاوره ای رايج ومتداول نزد اهل عرف وزبان ياری می گيرد. از همين رو ديدگاه نهايیِ ايشان از عرفی گرايی خاصی برخوردار، وبه محاورات عرفی اهل زبان نزديک است وقابليت انطباق فوق العاده ای بر احکام فرعی در فقه دارد.
همچنين دوره يادشده علاوه بر مباحث فقهی ومطالب اصولیِ يادشده، حاوی نکات وفوايد درائیِ بسياری است که به تصحيح اسناد بسياری از روايات احکام واحاديث مربوط به حلال وحرام می انجامد وره آورد آن تعديل حجم عظيمی از روات وناقلان حديث مانند عمربن حنظله وأبی خديجه می باشد.
باری، ايشان مباحث اين دوره فقهی واصولی ودرايی را پس از اتمام دوره اصولیِ يادشده ـ که به بيان الأصول شهره شده است ـ در حضور شاگردان در شهر مقدس قم ارائه نمودند وآن را در سال تحصيلی گذشته ـ يعنی سال 1424 هجری قمری علی هاجرها الاف التحية والسلام ـ به پايان بردند. ثمره مباحث دوره مذکور در کتابی چهارجلدی تحت عنوان بيان الفقه، شرح العروة الوثقی، الاجتهاد والتقليد به چاپ رسيده است.
در سال تحصيلی جديد حوزه علميه قم ـ يعنی 1425 هجری ـ ايشان محور مباحث درس خارج خود را کتاب ديگری از العروة الوثقی نهادند که کتاب «الخمس» باشد ودر نوبت آينده به تفصيل از آن سخن خواهيم گفت، ان شاء الله تعالی.

1. کافی، ج1، ص46.
2. وسائل الشيعه، باب10 از ابواب صفات قاضی، ح20.
3. همان، حديث 9.
4. ابراهيم(14)، آيه4.