فائده خمس دارد، صحبت این بود که ارث من یحتسب دلیل استثنائش چیست که خمس ندارد؟ عرض شد: 1ـ قاعده لو کان لبان. 2ـ خود صحیحة علی بن مهزیار در صحیحه که در وسائل، کتاب خمس، ابواب ما یجب فیه الخمس، باب 8 ح 5 بود و مکرر گذشت، در آن صحیحة اینطور بود که خمس تقیید شده بود به میراث لا یحتسب حضرت فرمودند چه چیزی خمس دارد که یکیاش و المیراث الذي لا یحتسب من غیر أب و لا ابن، میراث کسیکه حساب نمیشده که به شخص برسد خمس دارد، الذي لا یحتسب وصف است، وصف همانطور که در بسیاری وارد شده مشهور این است که وصف مفهوم ندارد اما کدام وصف مفهوم ندارد، وصف بما هو وصف مفهوم ندارد. اما اگر وصف در مقام تجدید ظهور در مفهوم دارد. برای دفع توهم چند تا ذکر میکنم. مرحوم شیخ انصاری در کتاب نکاح ص 473 یک جلدی در مسألهای فرمودهاند: و وجه اعتبار مفهوم الوصف انه في مقام التحدید، اگر وصف در مقام تحدید بود مفهوم دارد. در کتاب زکات شیخ انصاری ص 264 در یک مسألهای استدلال میکنند به روایتی که استدلال مبتنی بر مفهوم وصف است. فرمودهاند: لورود الوصف في مقام التحدید المناسب لان یکون جامعاً مانعاً یعنی دال علی المنطوق و المفهوم. محقق نائینی در حاشیه مکاسب که تقریر ایشان است و قلم مرحوم آملی در تجارة عن تراض، فرمودهاند: تجارة عن تراض دلالت میکند بر اینکه اگر تجارت عن تراض نبود باطل است. بعد بیان این میکنند که عن تراض وصف تجارت است و وصف که مفهوم ندارد چطور اینجا مفهوم دار شد، فرمودهاند: ورود الوصف في مقام التحدید، آن تجارتی صحیح است که از روی رضایت باشد و در مقام حد تجارت حلال است. چون در مقام حد است این مقام موجب میشود که عن تراض مفهوم پیدا کند، یعنی تجارة عن تراض دو ظهور دارد. یکی منطوق و دیگری مفهوم. یکی میگوید تجارة عن تراض صحیح است و دیگری میگوید تجارة لا عن تراض باطل است. ج 2 ص 33، تقریرات میرزای نائینی در بیع. ورود الوصف في مقام التحدید حیث انه یدل علی الانتفاع المحدود عند انتفاعه (وصف) یکون مفهومه حجة ولو لم تکن الوصف مفهوم في غیر مورد التحدید و علی هذا فتدل الآیة علی الانحصار (از وصف حصر استفاده میشود. چرا؟ چون در مقام تحدید است) اجل بالتجارة المقترنه بالتراضي. وقتی که انحصار پیدا کرد آنوقت تجارة غیر مقترنة بالتراضی حل ندارد و حلال نیست. این کبرای مسأله و شواهدی برای اینکه بنای فقه و اصول بر این است که وصف اگر در مقام تحدید بود این وصف مفهوم پیدا میکند. لهذا در همین روایت صحیحه علی بن مهزیار اینطور داشت که خمس ندارد المیراث الذي لا یحتسب، این در مقام تحدید است و ظهور دارد که امام u در مقام بیان حد و مرز ارثی که خمس دارد هستند آنوقت در این مقام الذي لا یحتسب ظهور دارد در اینکه ارثی که خمس دارد منحصر است در لا یحتسب و اگر منحصر شد در لا یحتسب، ارث یحتسب خمس ندارد.
فهرست
جلسه 180. 5
جلسه 181. 12
جلسه 182. 20
جلسه 183. 28
جلسه 184. 35
جلسه 185. 42
جلسه 186. 51
جلسه 187. 61
جلسه 188. 69
جلسه 189. 76
جلسه 190. 86
جلسه 191. 93
جلسه 192. 101
جلسه 193. 109
جلسه 194. 114
جلسه 195. 120
جلسه 196. 127
جلسه 197. 134
جلسه 198. 141
جلسه 199. 149
جلسه 200. 157
جلسه 201. 168
جلسه 202. 179
جلسه 203. 188
جلسه 204. 198
جلسه 205. 205
جلسه 206. 213
جلسه 207. 220
جلسه 208. 229
جلسه 209. 236
جلسه 210. 245
جلسه 211. 252
جلسه 212. 258
جلسه 213. 264
جلسه 214. 274
جلسه 215. 281
جلسه 216. 286
جلسه 217. 292
جلسه 218. 300
جلسه 219. 308
جلسه 220. 315
جلسه 221. 322
جلسه 222. 330
جلسه 223. 338
جلسه 224. 347
جلسه 225. 353
جلسه 226. 360
جلسه 227. 367
جلسه 228. 376
جلسه 229. 385
جلسه 230. 393
فهرست.. 401