تابع صحبتهای دیروز دو تا عرض هست: 1ـ نسبت به آیه شریفه: وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للهِ و استفاده وجوب شرع از این آیه در عین اینکه آیه موضوعش اتمام است. اجمالاً عرض میکنم که نظائر زیادی دارد در آیات شریفه قرآن کریم اینکه ما یک اراده جدیّه داریم و یک اراده استعمالیه، اراده جدیه یعنی آنچه که مولی اراده کرده که عبد باید آن را امتثال کند، آن وقت کاشف از اینکه اراده مولی چیست اراده استعمالیه است یعنی ظهور. وقتیکه مولی امر میفرماید، این اراده جدّی مولی الزام است و وجوب است یا استحباب است؟ اگر الزام باشد که عبد باید ملتزم باشد و اگر استحباب باشد که لازم نیست که عبد ملتزم باشد. پس هر کدام که اراده جدیه مولی است عبد باید به آن پایبند باشد. از کجا از امر مولی کشف میکنیم که مولی اراده جدیهاش وجوب است؟ از اراده استعمالیه و ظهور. یعنی وقتیکه عقلاء از امر استفاده میکنند که این الزام است و در مقام تنجیز و اعذار و مولی و عبد و معذور بودن یا نبودن عبد در مقام استحقاق عقوبت عبد یا عدم استحقاق عقوبت عبد، راه متعارفش ظهور است که از آن اراده استعمالیه تعبیر میکنند. خوب اگر ظهور نبود ما راه نداریم که ببینیم که مولی چه قصد کرده که نوبت به اصول عملیه میرسد، اگر حالت سابقه دارد که استصحاب است و اگر ندارد برائت است و اگر دوران بین محذورین است که تخییر است و اگر شک در مکلف به است اشتغال است. اما اگر آنهائی که اراده جدیه خدای تبارک و تعالی را بلدند که معصومین علیهم السلام باشند اگر آنها چیزی فرمودند اصلاً نوبت به اراده استعمالیه نمیرسد حتی اگر برخلاف اراده استعمالیه باشد متبع است، و در ما نحن فیه وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للهِ که در صحیحه زراره داشت حضرت فرمودند حج و عمره واجب است چون خدا فرموده: وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للهِ، بله اگر این را نفرموده بودند یا خودمان از وأَتِمُّوا نمیفهمیدیم وجوب شروع را و اراده استعمالیه نداشت، اما اراده استعمالیه طریق عاجز است و کسی که راه به اراده جدیه ندارد از اراده استعمالیه استفاده میکند، سیره عقلاست و تنجیز و اعذار است، اما وقتیکه معصوم علیه السلام فرمود، قرآن کریم فرموده: مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ، رسول صلی الله علیه و آله هم فرمودند: کتاب الله وعترتي أهل بیتي. اینها از نظر مرتبه پشت سر هم هستند ولی از نظر حجیت مثل هم هستند. یک تکه روایت که خوانده شد این بود: زرارة عن أبي جعفر علیه السلام العمرة واجبة لأنّ الله تعالی یقول: وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للهِ، برای ما نه همینقدر کافی است، در جائیکه این را نداریم متوسل به ظهور میشویم و اراده استعمالیه، البته خود این فرمایش معصوم علیه السلام واجبة اراده استعمالیة دارد، یعنی از کلمه واجبة در مقام تنجیز و اعذار استفاده وجوب واقعی میشود نه واجبةٌ یعنی ثابتة که اعم از وجوب و استحباب باشد.
دیروز عرض کردم که عمره غیر مشروع دو تا داریم یکی بنابر قول فصل بن القمرین به شهر یا عشرة ایام که میآید و یکی هم عرض کردم عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع، رفته عمره تمتع کرده و حالا مجال و وقت دارد آیا عمره مفرده بکند یا نه؟ دیروز عرض کردم که یکی از اقسام عمره غیر مشروع، عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع است. صحبتش در فصل في أقسام الحج که خود عروه بعد از این فصل متعرضند در مسأله دوم که این بحث مطرح میشود که میآید. اما اجمالاً من عرض کنم که این مسأله که آیا بین عمره تمتع و حج تمتع میشود عمره مفرده انجام داد یا نه؟ که دیروز عرض کردم که مشروع نیست. این مسأله غالباً از مبسوط شیخ گرفته تا کتب محقق و علامه و قبلشان ابن ادریس و بعد شهیدین قدری که بررسی کردم ندیدم که بالخصوص متفرض شده باشد، فقط اول کسی که من دیدم مرحوم میرزای نائینی در مناسک که فرموده جائز است و مشروع است. قاعدة ایشان تمسک به اطلاقات کردهاند و با اطلاقات هم کافی است اگر ما اخص مطلق نداشته باشیم. ادله عمره مطلقاتش میگوید همیشه و حتی در روایاتش دارد که در طول سال میتوانید عمره مفرده انجام دهید. قبل از عمره مفرده اشکالی ندارد و بعد از حج تمتع اشکالی ندارد و اگر شک کردیم که در این بین جائز است، گذشته از اصل جواز که مبتنی بر برائتین عقلی و شرعی است، قبل از نوبت رسیدن به اصل و اینکه موضوع شک باشد اطلاقات هست ولکن تفصیلش میآید. یک جمله عرض کنم که یکی از روایاتی که ظهور دارد در اینکه عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع جائز نیست را میخوانم، اگر این روایت و یکی دو تا دیگر نبود، فرمایش میرزای نائینی اعتماد روی اطلاقات است و روی حساب اصل عملی گیری ندارد فقط چیزی که هست این ادله خاصه جلوی انسان را میگیرد. یک تکه از این روایت را میخوانم:
فهرست
جلسه 694. 5
جلسه 695. 12
جلسه 696. 19
جلسه 697. 26
جلسه 698. 34
جلسه 699. 43
جلسه 700. 50
جلسه 701. 56
جلسه 702. 62
جلسه 703. 72
جلسه 704. 82
جلسه 705. 91
جلسه 706. 98
جلسه 707. 107
جلسه 708. 114
جلسه 709. 120
جلسه 710. 126
جلسه 711. 135
جلسه 712. 144
جلسه 713. 152
جلسه 714. 161
جلسه 715. 168
جلسه 716. 177
جلسه 717. 184
جلسه 718. 191
جلسه 719. 198
جلسه 720. 207
جلسه 721. 214
جلسه 722. 218
جلسه 723. 224
جلسه 724. 232
جلسه 725. 240
جلسه 726. 246
جلسه 727. 252
جلسه 728. 257
جلسه 729. 264
جلسه 730. 270
جلسه 731. 277
جلسه 732. 285
جلسه 733. 292
جلسه 734. 298
جلسه 735. 303
جلسه 736. 309
جلسه 737. 316
جلسه 738. 323
جلسه 739. 332
جلسه 740. 339
جلسه 741. 349
جلسه 742. 357
جلسه 743. 364
جلسه 744. 371
جلسه 745. 377
جلسه 746. 385
جلسه 747. 393
جلسه 748. 402
فهرست.. 411
کتاب های مرتبط